گنجور

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۵ - تمامی اشیا از یک نور واحدند (ادامه)

 

تو داری نور اندر دل یقین است

که نور رحمةٌ للعالمین است

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۶ - تمامی اشیا از یک نور واحدند (ادامه)

 

اگرخود ماه میبینم از این است

که گردان اندر این چرخ برین است

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۶ - تمامی اشیا از یک نور واحدند (ادامه)

 

در آخر دل همه عین الیقین است

یکی هم آسمانها و زمین است

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۹ - جواب دادن ابلیس آن شخص سؤال کننده را

 

دلم از وعدهٔ او در یقین است

که وعده مرمرا تا یوم دین است

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۹ - جواب دادن ابلیس آن شخص سؤال کننده را

 

حقیقت گر همه مرد یقین است

که در آخر در اینجا پیش بین است

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۹ - جواب دادن ابلیس آن شخص سؤال کننده را

 

ولیکن آخر کارت یقین است

که حق آمرزگار کفر و دین است

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۳۳ - پرسش از بایزید بسطامی که حق را کجا توان دید (ادامه)

 

گذشتم از تن و جان من یقین است

که اندر کلّ اشیا بیش بین است

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۳۴ - درخبردادن صاحب اسرار فرماید

 

در آخر در یکی این دم یقین است

حقیقت راز دیده پیش بین است

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۳۵ - در خبر دادن سلطان العارفین بایزید فرماید

 

صفات دیده اینجا اینچنین است

که اندر خویشتن او جمله بین است

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۳۶ - در اصل ذات فرماید

 

چه ذاتست اینکه موجود یقین است

گهی کفر است و گاهی عین دین است

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۳۹ - حکایت ابلیس و اسرار وی در حضرت مصطفی علیه السّلام

 

چنین بُد قصّهٔ من اینچنین است

که ذات پاک تو عین الیقین است

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۴۱ - سؤال کردن مرید از پیر در حقایق فرماید

 

همه از کارگاه اینجا یقین است

که اینجا اوّلین و آخرین است

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۴۱ - سؤال کردن مرید از پیر در حقایق فرماید

 

دل و جان با ازل اینجا قرین است

که ذات پاکت اینجاگه یقین است

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۴۲ - در صفات جام عشق فرماید

 

فنا را آخر کارت یقین است

که جان و دل حقیقت پیش بین است

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۴۳ - در صفت حال خود و شرح کتاب فرماید

 

دُرِ معنی گشادستی یقین است

که پیدا اوّلین و آخرین است

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۴۵ - در سؤال کردن در صفات مرگ و حیات یافتن آنجا فرماید

 

ترا چندین معانی بهر این است

که یکی در یکی عین الیقین است

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۴۵ - در سؤال کردن در صفات مرگ و حیات یافتن آنجا فرماید

 

گمانم رفته اکنون دریقین است

دل و جانم در اینجا پیش بین است

عطار
 
 
۱
۴
۵
۶
۷
sunny dark_mode