صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۸۲ - حقایقالاسماء
بآن اوصاف و اسماء یافت تمییز
زیکدیگر چنین کردند تجویز
صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۳۵۷ - کون الفطور غیر مشتت للشمل
تکثر واحدالحق را بتجویز
بود اندر تعینها و تمییز
ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل سوم - سوگواریها » شمارهٔ ۹۲ - دشت بلاخیز
تو و این کوفه، این دشت بلا خیز
من و شام خراب محنت انگیز
صامت بروجردی » کتاب القطعات و النصایح » شمارهٔ ۳ - نصیحت سقراط سلطان را
بدان دانا حکیم، آن فتنهانگیز
سر پایی بزد کز جای برخیز
صفای اصفهانی » دیوان اشعار » مثنوی » بخش ۱۴ - جواب
بیاور ساقی آن صاف صفا خیز
که بدهد صاف را از درد تمییز
صفای اصفهانی » دیوان اشعار » مثنوی » بخش ۱۴ - جواب
برند این غولهای نا ممیز
کله از سر، سر از تن، تن ز حیز
صفای اصفهانی » دیوان اشعار » مثنوی » بخش ۱۹ - ادامه
ازین خوان و از این چاه بگریز
چو دود از تار و گرد از خاک برخیز
صفای اصفهانی » دیوان اشعار » مثنوی » بخش ۲۲ - فی المناجات
بود با خانه صاحب خانه یک چیز
بوحدت از دوئی برخاست تمییز
صفای اصفهانی » دیوان اشعار » مثنوی » بخش ۲۳ - توضیح
حکم را در پی توضیح تمییز
مهیا شو که رحمت گشت سرریز
اقبال لاهوری » ارمغان حجاز » بخش ۱۴۲ - گلستانی ز خاک من بر انگیز
گلستانی ز خاک من بر انگیز
نم چشمم بخون لاله آمیز
اگر شایان نیم تیغ علی را
نگاهی دو چو شمشیر علی تیز
اقبال لاهوری » ارمغان حجاز » بخش ۱۸۷ - ز قرآن پیش خود آئینه آویز!
ز قرآن پیش خود آئینه آویز
دگرگون گشتهای از خویش بگریز
ترازویی بنه کردار خود را
قیامتهای پیشین را برانگیز
اقبال لاهوری » ارمغان حجاز » بخش ۲۰۱ - تو ای باد بیابان از عرب خیز
تو ای باد بیابان از عرب خیز
ز نیل مصریان موجی برانگیز
بگو فاروق را پیغام فاروق
که خود در فقر و سلطانی بیامیز
ملکالشعرا بهار » مثنویات » شمارهٔ ۳۱ - در وصف استاد حسین بهزاد نقاش عالیمقام
به سحرانگیزی کلک گهرخیز
به نقش جان دهد رنگ دلاویز
میرزاده عشقی » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۷ - جام عمر
الا ای مرگ! در جانم درآویز
که جام عمر من، گردید لبریز!
چسان من زنده مانم: ملک ایران
به سر گیرد دوباره، دور چنگیز
پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۹۴ - صید پریشان
صفیر قمری و بانگ شباویز
زمانی دلکش و گاهی غمانگیز
رهی معیری » چند قطعه » قطعهٔ ۳۲ - دل من
کجایی؟ کز نوای آتشینم
دلت در سینه گردد آتشانگیز
میان برف و یخ در آتشستم
به برف اندر شگفت است آتش تیز