×
عطار » خسرونامه » بخش ۱۷ - دیدن گل هرمز را در باغ و عاشق شدن
زهی همّت نکویاری گُزیدی
نگه دارش نکو جایی رسیدی
عطار » خسرونامه » بخش ۱۷ - دیدن گل هرمز را در باغ و عاشق شدن
به گلرخ گفت نیکو آوریدی
که بر شاهی گدایی را گزیدی
عطار » خسرونامه » بخش ۲۴ - رسیدن گل و هرمز در باغ و سرود گفتن با رباب
چو پنبه تا تو در اطلس رسیدی
چو کرم پیله پشمم در کشیدی
عطار » خسرونامه » بخش ۲۴ - رسیدن گل و هرمز در باغ و سرود گفتن با رباب
چو دل را در میان خط کشیدی
خطی در دل کشیدی و رمیدی
عطار » خسرونامه » بخش ۲۷ - نامه نوشتن گل به خسرو در فراق و ناخوشی
چو رفتی از برم او را گزیدی
روان خون شد ز تو کز من بریدی
عطار » خسرونامه » بخش ۲۷ - نامه نوشتن گل به خسرو در فراق و ناخوشی
چو رخ در پرده از من درکشیدی
چرا پس پردهٔ من بر دریدی
عطار » خسرونامه » بخش ۲۷ - نامه نوشتن گل به خسرو در فراق و ناخوشی
بشیرینی ز شمع خود بریدی
وزان برّیدگی خونم چکیدی
عطار » خسرونامه » بخش ۲۷ - نامه نوشتن گل به خسرو در فراق و ناخوشی
تو مروارید و مرجان سپیدی
ز تو چشمم سپید از ناامیدی
عطار » خسرونامه » بخش ۲۸ - رسیدن نامهٔ گل به خسرو و زاری کردن او و رفتن در پی گل به اسپاهان
اگرچه رنج بی اندازه دیدی
بدان گنجی که میجستی رسیدی
عطار » خسرونامه » بخش ۲۹ - رفتن خسرو به طبیبی بر بالین گلرخ
کنون چون زار و بیمارم بدیدی
به زیر چوب پندارم کشیدی
عطار » خسرونامه » بخش ۳۵ - عشرت كردن گل و خسرو باهم
چوگل خواندی دعابستان شنیدی
صبا ازدم دعا را در دمیدی
عطار » خسرونامه » بخش ۳۸ - غزل گفتن ارغنون ساز در مجلس خسرو و عشرت كردن
اگر بفروختی عالم سزیدی
بر آنکس کو ازو بوسی خریدی
عطار » خسرونامه » بخش ۴۳ - آگاهی یافتن شاه اسپاهان از بردن هرمز گل را
شبی گر دست من بروی رسیدی
بده روز آتش اندر نی دمیدی
عطار » خسرونامه » بخش ۵۵ - آگاهی یافتن قیصر از آمدن خسرو
دلم در داغ نومیدی کشیدی
ز بیخم کندی و شاخم بریدی