×
عطار » خسرونامه » بخش ۳۱ - بیمار گشتن جهان افروز
سه مرد دزد بر بالا دویدند
زنان را بر سر بالا بدیدند
عطار » خسرونامه » بخش ۳۲ - بیمار گشتن جهان افروز
چو پیش خانهٔ حُسنا رسیدند
صفیر از حیله درحسنا دمیدند
عطار » خسرونامه » بخش ۳۲ - بیمار گشتن جهان افروز
چوآن آزادگان آنجا رسیدند
ببستند آن در و سر در کشیدند
عطار » خسرونامه » بخش ۳۳ - دفن کردن گل دایه را و رفتن با خسرو به روم
چو ازره پیش خسرو شه رسیدند
نقاب از چهرچون مه برکشیدند
عطار » خسرونامه » بخش ۳۳ - دفن کردن گل دایه را و رفتن با خسرو به روم
سرافرازان، چو شاهان در رسیدند
بزیر پای اسپ اطلس کشیدند
عطار » خسرونامه » بخش ۴۳ - آگاهی یافتن شاه اسپاهان از بردن هرمز گل را
همه یکسر بدان در، دردویدند
ازان چون صبح بدمد ناپدیدند
عطار » خسرونامه » بخش ۴۴ - رشك حسنا در كار گل و قصد كردن
چو از صحرا سوی دریا رسیدند
درون رفتند ودریا را بریدند
عطار » خسرونامه » بخش ۴۴ - رشك حسنا در كار گل و قصد كردن
چوآن هر دو بحُسنا در رسیدند
بپرسیدند و گفتند و شنیدند
عطار » خسرونامه » بخش ۴۴ - رشك حسنا در كار گل و قصد كردن
چو از خشکی سوی دریا رسیدند
زخشکی، سوی کشتی درکشیدند
عطار » خسرونامه » بخش ۵۰ - رزم خسرو با شاه سپاهان و كشته شدن شاه سپاهان
سرافرازان دگر ره،صف کشیدند
دو رویه صور در گیتی دمیدند
عطار » خسرونامه » بخش ۵۱ - رفتن خسرو بدریا بطلب گل
شبانروزی بهم صحرا بریدند
چو از دوری لب دریا بدیدند
عطار » خسرونامه » بخش ۵۴ - وداع هرمز پیر را و رفتنش بجانب روم
چو القصه از آنجا درکشیدند
بکوه و آب و جسری در رسیدند
عطار » خسرونامه » بخش ۵۷ - آگاهی یافتن خسرو از گل
دلی پر آتش از کین میدمیدند
بزلف آن سیمبر را میکشیدند
عطار » خسرونامه » بخش ۶۷ - باز رفتن بسر قصّه
پس از یک مه به خوزستان رسیدند
ز کشور یک ده آبادان ندیدند