گنجور

اسیر شهرستانی » دیوان اشعار » غزلیات ناتمام » شمارهٔ ۸۶

 

نگاهش از سر مژگان به جنگ است

خدا صبری دهد جوش فرنگ است

دل ما هم دلی دارد کم از کیست

چو صدق آیینه گردد شیشه سنگ است

اسیر شهرستانی
 

جویای تبریزی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۱۰ - در تعریف اسب

 

اگرچه چشم آهو شوخ و شنگ است

به پیش چشم او داغ پلنگ است

جویای تبریزی
 

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۱۱

 

نه منزل بی‌نشان، نی جاده تنگ است

به ‌راهت پای‌ خواب ‌آلوده سنگ است

به صد گلشن دواندی ریشهٔ وهم

نفهمیدی‌گل مقصد چه رنگ است

به حسن خلق خوبان دلشکارند

[...]

بیدل دهلوی
 

قائم مقام فراهانی » جلایرنامه » بخش ۱۰

 

ستاره گه به صلح و گه به جنگ است

گهی با روم و گاهی با فرنگ است

قائم مقام فراهانی
 

قائم مقام فراهانی » جلایرنامه » بخش ۱۱

 

فراغت نه به صلح و نه به جنگ است

به حاضر کردن توپ و تفنگ است

قائم مقام فراهانی
 

وفایی شوشتری » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۱ - مناجات

 

دلم از این خودی تنگ است تنگ است

بسی از خود مرا ننگ است ننگ است

وفایی شوشتری
 

جیحون یزدی » دیوان اشعار » مراثی » شمارهٔ ۴ - در شهادت ولی داور علی اکبر علیه السلام

 

تن من بر روان زاندوه تنگ است

دلمرا آرزوی اذن جنگ است

جیحون یزدی
 

صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۵۱ - التصوف

 

تصوف ترک نام و ترک ننگ است

بتحقیقش مجال لفظ تنگ است

صفی علیشاه
 

صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۴۳۲ - المناصفه

 

ز درک نعمتش اندیشه لنگ است

دو عالم از شمر آن بتنگ است

صفی علیشاه
 

صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۴۹۱ - وجه‌الحق

 

در این معنی مجال لفظ تنگ است

شنا در بحر دستور نهنگ است

صفی علیشاه
 

صامت بروجردی » کتاب القطعات و النصایح » شمارهٔ ۱ - کتاب القطعات و النصایح

 

بلی (صامت) سزای جنگ جنگ است

کلوخ انداز را پاداش سنگ است

صامت بروجردی
 

اقبال لاهوری » پیام مشرق » بخش ۹۷ - دل بیباک را ضرغام رنگ است

 

دل بیباک را ضرغام رنگ است

دل ترسنده را آهو پلنگ است

اگر بیمی نداری بحر صحراست

اگر ترسی بهر موجش نهنگ است

اقبال لاهوری
 

اقبال لاهوری » پیام مشرق » بخش ۱۴۸ - عجم بحریست ناپیدا کناری

 

عجم بحریست ناپیدا کناری

که در وی گوهر الماس رنگ است

ولیکن من نرانم کشتی خویش

به دریائی که موجش بی نهنگ است

اقبال لاهوری
 

اقبال لاهوری » ارمغان حجاز » بخش ۲۹۵ - به ضرب تیشه بشکن بیستون را

 

به ضرب تیشه بشکن بیستون را

که فرصت اندک و گردون دو رنگ است

حکیمان را درین اندیشه بگذار

شرر از تیشه خیزد یا ز سنگ است

اقبال لاهوری
 

اقبال لاهوری » ارمغان حجاز » بخش ۳۵۱ - بدست من همان دیرینه چنگ است

 

بدست من همان دیرینه چنگ است

درونش ناله های رنگ رنگ است

ولی بنوازمش با ناخن شیر

که او را تار از رگهای سنگ است

اقبال لاهوری
 

صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۵۰ - گل و شبنم

 

از اینها بگذرم چون آب و رنگ است

ز آب و رنگ صحبت بار ننگ است

صغیر اصفهانی
 

پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۱۱۴ - کعبهٔ دل

 

ترا گر آب و رنگ از خال و سنگ است

مرا از پرتو جان، آب و رنگ است

پروین اعتصامی
 

پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۱۳۳ - گل و شبنم

 

جهان، یغما گر بس آب و رنگ است

مرا هم چون تو وقت، ایدوست، تنگ است

پروین اعتصامی
 
 
۱
۲
sunny dark_mode