گنجور

عطار » الهی نامه » بخش ششم » (۹) حکایت شیخ ابوالقاسم همدانی

 

نزار وزرد و خشک و لاغری بود

تو گوئی مردهٔ بر بستری بود

عطار
 

عطار » الهی نامه » بخش چهاردهم » (۸) حکایت پیر عاشق با جوان گازر

 

بخود از پیشه او راگازری بود

همیشه کارِاو خود دلبری بود

عطار
 

عطار » الهی نامه » بخش بیست و یکم » (۱) حکایت امیر بلخ و عاشق شدن دختر او

 

لب لعلش که جام گوهری بود

شرابش از زلال کوثری بود

عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۶۹ - سپری شدن کار خسرو

 

بآخر چون نماز دیگری بود

نه شاه آمد نه خوابش را سری بود

عطار
 

عطار » سی فصل » بخش ۱۹

 

بفرمانش همه دیو و پری بود

مر او را از بهشت انگشتری بود

عطار
 

سلیمی جرونی » شیرین و فرهاد » بخش ۲۷ - گوی باختن خسرو و شیرین بار دوم و مجلس داشتن

 

برافشاندند هر جا گوهری بود

به میدان گوی شد هر جا سری بود

سلیمی جرونی
 

سلیمی جرونی » شیرین و فرهاد » بخش ۳۳ - زاری کردن شیرین در عشق خسرو

 

مگر چشمش به صنعت سامری بود

که از رخسار خود در زرگری بود

سلیمی جرونی
 

سلیمی جرونی » شیرین و فرهاد » بخش ۹۵ - نامه نوشتن پیغمبر صلی الله علیه و سلم به پرویز

 

پریشان روزگاری ابتری بود

اگر چه بود از مریم، خری بود

سلیمی جرونی
 

کلیم » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۳ - تعریف اکبرآباد و باغ جهان آرا

 

چنانش زاهل عالم برتری بود

که با شاه جهانش همسری بود

کلیم
 

صفایی جندقی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۹۳

 

به بزمم دوش حورا پیکری بود

که هر عضوش به فردوسم دری بود

در آن مستی ندانستم سر از پای

که در سرم نهان با وی سری بود

دلی بگرفت و صد جانم عوض داد

[...]

صفایی جندقی
 

صفایی جندقی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۹۴

 

به مینو منظری دوشم سری بود

که جنات از جمالش مظهری بود

دل از دستش نیارستم ستادن

که زین مشکل مرا مشکل تری بود

مسلمان زاده ی این مایه بی باک

[...]

صفایی جندقی
 

صفی علیشاه » دیوان اشعار » متفرقات » شمارهٔ ۴۴ - نسب‌نامه

 

پس از معروف شیخ دین سری بود

که ماهی در سپهر رهبری بود

صفی علیشاه
 
 
sunny dark_mode