گنجور

عطار » الهی نامه » آغاز کتاب » در معراج حضرت رسالت علیه الصلوة والسلام

 

همی شد تا ازین نیز او گذر کرد

ورای پردهٔ غیبی نظر کرد

عطار
 

عطار » الهی نامه » آغاز کتاب » در معراج حضرت رسالت علیه الصلوة والسلام

 

زتن بگذشت و ز جان هم سفر کرد

چو بیخود شد ز خود در حق نظر کرد

عطار
 

عطار » الهی نامه » بخش پنجم » (۱) حکایت شبلی با مرد نانوا

 

ندادش نان و شبلی زو گذر کرد

کسی آن نانوا را زو خبر کرد

عطار
 

عطار » الهی نامه » بخش پنجم » (۱) حکایت شبلی با مرد نانوا

 

ز هر نوعی بسی کس را خبر کرد

که شبلی سوی ما خواهد گذر کرد

عطار
 

عطار » الهی نامه » بخش ششم » (۷) حکایت پسر ماه روی با درویش صاحب نظر

 

زمانی ثقبه در گوش گهر کرد

زمانی حلقه در گوش قمر کرد

عطار
 

عطار » الهی نامه » بخش هفتم » (۱۰) حکایت سلطان محمود با دیوانه

 

نه یک لحظه سوی سلطان نظر کرد

نه از اندوه خود یک دم گذر کرد

عطار
 

عطار » الهی نامه » بخش هفتم » (۱۲) حکایت حسن بصری و رابعه رضی الله عنهما

 

حسن چون دید آن در وی اثر کرد

زمانی غیرتش زیر و زبر کرد

عطار
 

عطار » الهی نامه » بخش دهم » (۸) حکایت موسی و مرد عابد

 

چو موسی آمد و او را خبر کرد

عبادت مرد عابد بیشتر کرد

عطار
 

عطار » الهی نامه » بخش دوازدهم » (۶) حکایت سلطان ملکشاه با پاسبان

 

چو سلطان سر ازان خیمه بدر کرد

درو هم برف و هم سرما اثر کرد

عطار
 

عطار » الهی نامه » بخش چهاردهم » (۲) حکایت نمرود

 

چو میلی نیز در چشم دگر کرد

بگنج جملهٔ عالم نظر کرد

عطار
 

عطار » الهی نامه » بخش شانزدهم » (۳) حکایت سلیمان و طلب کردن کوزه

 

سلیمان کوزه را چون آب در کرد

ز حال خویشش آن کوزه خبر کرد

عطار
 

عطار » الهی نامه » بخش بیستم » (۵) حکایت ایاز و درد چشم او

 

کسی محمود را از وی خبر کرد

سواره گشت محمود و گذر کرد

عطار
 

عطار » الهی نامه » بخش بیست و یکم » (۱) حکایت امیر بلخ و عاشق شدن دختر او

 

چنان آن آتشش در جان اثر کرد

که آن آتش تنش را بیخبر کرد

عطار
 

عطار » الهی نامه » بخش بیست و یکم » (۱) حکایت امیر بلخ و عاشق شدن دختر او

 

ازان زلف توام زیر و زبر کرد

که با زلف تو عمرم سر به سر کرد

عطار
 

عطار » الهی نامه » بخش بیست و یکم » (۱) حکایت امیر بلخ و عاشق شدن دختر او

 

خروش کوس گوش چرخ کر کرد

زمین چون آسمان زیر و زبر کرد

عطار
 

عطار » الهی نامه » بخش بیست و دوم » (۱) حکایت افلاطون و اسکندر

 

چنان اکسیر کرد و معتبر کرد

که ز اندک کیمیا بسیار زر کرد

عطار
 

عطار » الهی نامه » بخش پایانی » (۱) حکایت آن مرد که بر مکتب گذر کرد

 

بزرگی بر یکی مکتب گذر کرد

مگر ناگه بدو کودک نظر کرد

عطار
 

عطار » بلبل نامه » بخش ۶ - حکایت گفتن بلبل و عتاب کردن باغبان و عذر خواستن گل

 

لبانم نیم شب تا روز تر کرد

نسیم آمد دهانم پر ز زر کرد

عطار
 

عطار » اسرارنامه » بخش دوم » بخش ۲ - در صفت معراج رسول صلی الله علیه و سلم

 

چو در نه پرده نیلی سفر کرد

ورای پرده غیبی گذر کرد

عطار
 

عطار » اسرارنامه » بخش دوم » بخش ۲ - در صفت معراج رسول صلی الله علیه و سلم

 

ز حس بگذشت وز جان هم گذر کرد

چو بی خود شد ز خود در حق نظر کرد

عطار
 
 
۱
۲
۳
۴
۹
sunny dark_mode