×
باباطاهر » دوبیتیها » دوبیتی شمارهٔ ۱۳۹
بیا یک شو منور کن اطاقم
مهل در محنت و درد فراقم
به طاق جفت ابروی تو سوگند
که همجفت غمم تا از تو طاقم

عطار » الهی نامه » بخش سوم » (۶) حکایت یوسف و ابن یامین علیهما السلام
چنین گفت او که یوسف در فراقم
بکشت وزرد کرد از اشتیاقم

عطار » خسرونامه » بخش ۲۴ - رسیدن گل و هرمز در باغ و سرود گفتن با رباب
چو من درزاد خویش از بیست طاقم
مکن چون بیست عقد از جفت ساقم

عطار » خسرونامه » بخش ۳۲ - بیمار گشتن جهان افروز
چو ابرو از طرب پیوسته طاقم
که هر دم یاریی بدهد فراقم

عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۸۱ - درخواب دیدن عاشق که گوش معشوق بدست گرفته و از خواب بیدار شدن و گوش خود را در دست خود دیدن فرماید
وصالت بود و شد عین فراقم
کنون دل پر ز درد و اشتیاقم

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۱۲ - در آگاهی دادن دل در عین منزل و او از آن عاشق بودن فرماید
ز بهر وصل تو اندر فراقم
بدیدار خوش تو اشتیاقم

جهان ملک خاتون » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۰۰۹
همی پرسی که چونی در فراقم
چه می پرسی ز خورد و خواب، طاقم
دل و هوش او چنان بربود یکسر
به چشم شوخ و ابروهای طاقم
در وصلم به رو یکباره در بست
[...]

وحشی بافقی » فرهاد و شیرین » بخش ۳۲ - در اظهار نمودن شیرین محبت خویش را به آن غمین مهجور
کز آن روزی که مسکن شد عراقم
همه زهر است و تلخی در مذاقم
