گنجور

عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۶۱ - در نمودار سرّ اعیان کل فرماید

 

اگرچه جمله یک، گر صد هزارست

بجز یک چیز آنجا آشکارست

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۹۹ - در آگاهی دل در اسرارو از تقلید دور شدن فرماید

 

چنان از شوق رویت بیقرارست

که ازدرد خوشی مجروح و زارست

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۱۰۲ - در ترک صفت صورت و یکتا بودن فرماید

 

مرا این روشنی ازروی یارست

چه غم دارم چو یارم در کنارست

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۵ - در صفات پرده در افتادن فرماید

 

حجابی نیست کل دیدار یارست

عدد بنموده یکی بیشمارست

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۶ - در صفات عناصر فرماید

 

عجائب جوهر و در بیشمارست

حقیقت بعد از آن دیدار یارست

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۹ - بود این آن زمان از خویش پنهان

 

ز عشقش روز و شب دل بیقرارست

ز درد عشق اینجانم فگارست

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۱۰ - در عین ذات وصفات وقدرت و قوّت اسرار الهی فرماید

 

چو خورشیدم کنون اندر کنارست

مرا فیض از رخ او بیشمارست

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۱۶ - در شرح دادن خورشید وحدت در حجاب صورت فرماید

 

ترا خورشید اینجا آشکارست

فتاده در حجاب هفت و چارست

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۱۶ - در شرح دادن خورشید وحدت در حجاب صورت فرماید

 

در این دریا عجائب بیشمارست

در او کرم و بلا هر دم هزارست

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۰ - هم در عیان و بیچونی ذات و تحقیق صفات گوید

 

که تا این گنج اینجا آشکارست

نمودارم در آخر پنج و چارست

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۲ - تمامی اشیا از یک نور واحدند (ادامه)

 

جمال بی نشانت آشکارست

همه جانها ترا اندر نظارست

عطار
 
 
۱
۳
۴
۵
۶