×
یغمای جندقی » دیوان اشعار » مثنویات » خلاصة الافتضاح » بخش ۶ - حکایت
برآوردم پس از صد نامرادی
سر از حوض مصلای عمادی
جیحون یزدی » دیوان اشعار » مراثی » شمارهٔ ۴ - در شهادت ولی داور علی اکبر علیه السلام
صباح عیدش از رخ غم نهادی
شب قدرش زگیسو خانه زادی
صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۴۵۰ - علامه ترک الشهوه للمجاهد
مکن یکجو بتقلیل اعتمادی
مگر باشد برون از هر مرادی
صفای اصفهانی » دیوان اشعار » مثنوی » بخش ۱۰ - جواب
شنیدی آن تجلی های هادی
که گه در کوه بودی گه بوادی
صفای اصفهانی » دیوان اشعار » مثنوی » بخش ۱۲ - جواب
ز دنبالش بپوی این هفت وادی
که در این راه بینی روی هادی
ادیب الممالک » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۱۴ - طلیعه روزنامه نیم رسمی آفتاب
ز نور آفتاب بامدادی
گشایش یافت اینک باب شادی
اقبال لاهوری » ارمغان حجاز » بخش ۲۰ - به آن قوم از تو میخواهم گشادی
به آن قوم از تو میخواهم گشادی
فقیهش بییقینی، کمسوادی
بسی نادیدنی را دیدهام من
«مرا ای کاشکی مادر نزادی»
اقبال لاهوری » ارمغان حجاز » بخش ۲۵۴ - در صد فتنه را بر خود گشادی
در صد فتنه را بر خود گشادی
دو گامی رفتی و از پا فتادی
برهمن از بتان طاق خودراست
تو قر ن را سر طاقی نهادی