کلیم » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۲۳ - داستان سرکوبی و قتل ججهار سنکهه بندئله به سرداری اورنگ زیب پسر شاه جهان که بعد از وی بسلطنت نشست
اگر آید بخواب کور آبش
بسازد دیده روشن چون حبابش
سلیم تهرانی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۱ - در تعریف کشمیر و توصیف راه آن
کنون آمد ز لطف خاک و آبش
فرح بخش از شه عالم خطابش
سلیم تهرانی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۱ - در تعریف کشمیر و توصیف راه آن
ز شاهان کرده ایزد انتخابش
ازان شاه جهان آمد خطابش
سلیم تهرانی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۵ - جنگ ها جو
جهان زیر نگین چون آفتابش
ازان شاه جهان آمد خطابش
سلیم تهرانی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۸ - قضا و قدر
چو عکس آفتاب از موج آبش
برآوردیم با چندین طنابش
قدسی مشهدی » مثنویها » شمارهٔ ۳ - تعریف ملک کشمیر و آب و هوای آن
ز دریا کی کشد منت سحابش؟
که بیمنت، هوا میبخشد آبش
ملا مسیح » رام و سیتا » بخش ۲۷ - مصلحت کردن راجه جسرت با وزیران به جهت جلوس رام بر تخت شاهی و حیله انگیختن مادر برت برای اخراج رام
به نوعی کیکیی داده جوابش
که معشوقی تراوید از عتابش
ملا مسیح » رام و سیتا » بخش ۴۴ - آمدن راون در منزل ماریچ دیو و منع کردن ماریچ راون را از دشمنی رام
سخن بشنید راون در جوابش
به خیر اندیش خود کر ده خطابش
ملا مسیح » رام و سیتا » بخش ۹۱ - جنگ شدن لچمن به اندرجیت و کشته شدن اندرجیت از دست لچمن
سران یکسر دوان اندر رکابش
ستاره ذره های آفتابش
ملا مسیح » رام و سیتا » بخش ۱۱۰ - اخراج کردن رام سیتا را و رها کردن لچمن او را در بیابان
که هر کس غسل سازد اندر آبش
نجات آخرت بخشد ثوابش
واعظ قزوینی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۱۳ - مثنوی سفرنامه مازندران واعظ و تعریف شهر اشرف و مدح شاه عباس ثانی
بود مازندران گل، اشرف آبش
بود ساغر جهان، اشرف شرابش
سیدای نسفی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۳ - مثنوی به طرز نعت
نمایان چشمه حیوان سرابش
خضر از تشنگی بی آب و تابش
سیدای نسفی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۴ - در صفت شهر بخارا گفته ملا سیدا
چه مسجد، مسجد اقصا خرابش
ملک قوم و مؤذن آفتابش
سیدای نسفی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۵ - در تعریف چهار باغ باقی جان
به کشتی می زند پهلو حبابش
سر گرداب را گردانده آبش
سیدای نسفی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۱۳ - در تعریف خواجه میرزا محمد شسته گر
بود صابون ز قرص آفتابش
خم افلاک باشد خم آبش
سیدای نسفی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۱۹ - در تعریف قصاب پسر گوید
خریداران ز هر جانب خرابش
بود دلهای مشتاقان کبابش
سیدای نسفی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۲۰ - در بیان حضرت عبیدالله خان شهربخارا را آئین بستن
قدح شد سرنگون از احتسابش
فگند از پا صراحی را عتابش
جویای تبریزی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۷ - مثنوی در تعریف چراغان روی دل
عیان شد هر طرف بر سطح آبش
هلال و انجم از موج و حبابش