گنجور

ملک‌الشعرا بهار » قطعات » شمارهٔ ۹ - قدرت روح

 

رفیقی داشتم بل اوستادی

که‌صرف ‌صحبتش می گشت اوقات

علوم روح را تدریس می کرد

برین سرگشتهٔ جهل و خرافات

بهم دادیم قولی صادقانه

[...]

ملک‌الشعرا بهار
 

ملک‌الشعرا بهار » قطعات » شمارهٔ ۴۰ - آشوب بغداد

 

چو ازگشت زمان آلمان و اتریش

به چنگ حزب نازی اندر افتاد

بپا گردید جنگی خانمان‌سوز

که مانندش ندارد آدمی یاد

ز ده کشور فزون در چنگ آلمان

[...]

ملک‌الشعرا بهار
 

ملک‌الشعرا بهار » قطعات » شمارهٔ ۴۷ - ماده تاریخ مرگ صبا

 

صبا روزی که عصرش کرد سکته

به‌ یک‌ مجلس‌ دو من‌ سیب و هلو خورد

هلوی مفت و سیب آمد به‌دستش

ز حرص آن جمله را یکجا فرو برد

دگر سی تخم‌مرغ نیم‌رو را

[...]

ملک‌الشعرا بهار
 

ملک‌الشعرا بهار » قطعات » شمارهٔ ۴۸

 

دل موری میازار ار چه خرد است

که خردک نالشی سازد تو را خرد

جوانمرگی است قسم مردم آزار

اگر کنت ‌است اگر دوک است اگر لرد

ملک‌الشعرا بهار
 

ملک‌الشعرا بهار » قطعات » شمارهٔ ۵۱ - در هجو مردی کوسج و کچل

 

به ‌پوز این مجیدک ریش گویی

کلاغی پشم در منقار دارد

چو بینی کلهٔ سرخ کلش را

شتر گویی چقندر بار دارد

ملک‌الشعرا بهار
 

ملک‌الشعرا بهار » قطعات » شمارهٔ ۵۸ - در مذمت خاموش

 

خمش‌منشین‌و چون مردم سخنگوی

سخن گوید جوان گر اهل باشد

سخن شایسته می گوی و میندیش

سخن شایسته گفتن سهل باشد

زمن بشنو به خاموشی مکن خوی

[...]

ملک‌الشعرا بهار
 

ملک‌الشعرا بهار » قطعات » شمارهٔ ۶۱ - جایزهٔ جواب دماوندیه

 

بگفتم چامه‌ای بهر دماوند

که اندر عالمش ثانی نباشد

کرا بهتر از آن گوید، ز دینار

کم از پنجاه ارزانی نباشد

ولی یک شرط باشد اندرین کار

[...]

ملک‌الشعرا بهار
 

ملک‌الشعرا بهار » قطعات » شمارهٔ ۶۵ - اشک غم

 

حسین دانش آن سرخیل ابرار

که در عالم به دانایی علم شد

درختی سایه گستر بود افسوس

که پیش تندباد مرگ خم شد

ز بنیان ادب رکنی فرو ریخت

[...]

ملک‌الشعرا بهار
 

ملک‌الشعرا بهار » قطعات » شمارهٔ ۷۰ - این هم نماند

 

نماند درد و درمان هم نماند

نماند وصل و هجران هم نماند

بهارا غم مخورکاندر زمانه

نماند عیش و خذلان هم نماند

به تهران در منال ازیاد استخر

[...]

ملک‌الشعرا بهار
 

ملک‌الشعرا بهار » قطعات » شمارهٔ ۷۱ - به مناسبت کوتاه کردن زنان گیسوان خود را

 

شنیدم در امریکا گروهی

دل از عشق زنان یکسو کشیدند

ز دست بیوفایی‌های نسوان

در آغوش جوانان آرمیدند

همانگه دسته‌ای در شهر پاریس

[...]

ملک‌الشعرا بهار
 

ملک‌الشعرا بهار » قطعات » شمارهٔ ۱۲۳ - قطعه‌ (خطاب به استاد جلال همایی)

 

به گلگشت جنان گل می‌فرستم

به رضوان شاخ سنبل می‌فرستم

به هندستان فضل و خلر علم

می و موز قرنفل می‌فرستم

ستاک نرگس وشاخ بنفشه

[...]

ملک‌الشعرا بهار
 

ملک‌الشعرا بهار » قطعات » شمارهٔ ۱۴۳ - در تحمل نکردن زور

 

دو رویه زیر نیش مار خفتن

سه پشته روی شاخ مور رفتن

تن روغن‌زده با زحمت و زور

میان لانهٔ زنبور رفتن

به کوه بیستون بی‌ره‌نمایی

[...]

ملک‌الشعرا بهار
 

ملک‌الشعرا بهار » قطعات » شمارهٔ ۱۵۲ - تاریخ تونل راه لرستان

 

به عهد پهلوی شاه جوانبخت

که بادش دولت و اقبال همراه

بیامد لشکری تا قوم لر را

به آداب تمدن سازد آگاه

هم از مرز لرستان شاه‌راهی

[...]

ملک‌الشعرا بهار
 

ملک‌الشعرا بهار » قطعات » شمارهٔ ۱۸۷ - بدبینی

 

نگرجزخوب صد درصد نبینی

که گر بدبین شوی جز بد نبینی

چو نیکو بنگری در ملک هستی

بغیر از جلوه ایزد نبینی

ز نابخرد جهان را روز تیره است

[...]

ملک‌الشعرا بهار
 
 
sunny dark_mode