ملکالشعرا بهار » قطعات » شمارهٔ ۴۸ دل موری میازار ار چه خرد است که خردک نالشی سازد تو را خرد جوانمرگی است قسم مردم آزار اگر کنت است اگر دوک است اگر لرد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
چو گمراهی ز گیتی سر بر آورد
شب بی دانشی سایه بگسترد
الهی گردن گردون شود خرد
که فرزندان آدم را همه برد
یکی ناگه که زنده شد فلانی
همه گویند فلان ابن فلان مرد
به گرمای تموز از سرد سوزش
صد و پنجه مسافر خشک بفشرد
رهی رفت و غلام برده برده
زهی قسمت رهی و ژاله شاکرد
زه ای پستت بمانده ماه بهمن
[...]
رخ خوب تو ناموس قمر برد
لب لعل تو بازار شکر برد
بنفشه گر چه بازاری همیداشت
چو زلف دید سردر یکدیگربرد
گل سرخ از تو می بربست طرفی
[...]
فریدون بود طفلی گاو پرورد
تو بالغ دولتی هم شیر و هم مرد
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور ثبت نام کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.