گنجور

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » هزلیات » قصاید » شمارهٔ ۴۷ - در هجو مؤید

 

مؤید ای فلکت دایه وار پرورده

به زیر سایه دیوار نابرآورده

ز آفتاب و ز مهتاب کرد جامه تو

بروز سرخ و سپید و شب سیه چرده

رمه رمه بز و بزغاله کبود و سیاه

[...]

سوزنی سمرقندی
 

امامی هروی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۳۸ - تجدید مطلع سوم

 

لبت بخنده روان مرا روان برده

رخت بطیره صباح مرا مسا کرده

امامی هروی
 

امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۷۵۷

 

مکش به ناز مرا، ای به ناز پرورده

مریز خون مسلمان به جرم ناکرده

مرا بکشت لب جان ستان تو، هر چند

مفرحی ست به آب حیات پرورده

ببخش قندی از آن لب که پیش از آن نامید

[...]

امیرخسرو دهلوی
 

کمال خجندی » غزلیات » شمارهٔ ۹۴۱

 

دلم به زخم زبانها نگردد آزرده

که عاشق تو بود گنده تیر خورده

چه خوش بود صنمی چون تو در بر آوردن

به خلوتی که بود حجره در بر آورده

دلی که بود درو رحم کردیش از سنگ

[...]

کمال خجندی
 

جامی » دیوان اشعار » فاتحة الشباب » غزلیات » شمارهٔ ۸۵۴

 

مرا دلی ست به صد گونه درد پرورده

که رفت جان و جهانم وداع ناکرده

ز من گذشت تغافل کنان نمی دانم

که طبع نازکش از من چرا شد آزرده

ز پا فکند مرا هجر او مباد آن روز

[...]

جامی
 

جامی » دیوان اشعار » واسطة العقد » غزلیات » شمارهٔ ۴۲۶

 

غزال من که لبش رو به سبزی آورده

به سبزه زار ختن مشکبو گیا خورده

چه گویم از خط سبزش که گرد چشمه نوش

بنفشه ایست به آب حیات پرورده

بود ز دور خطش فتنه هر سر مویی

[...]

جامی
 

عرفی » قطعات » شمارهٔ ۳۵ - حسن یوسف

 

بدون معنی اگر حسن یوسفی داری

ز صحبت تو زلیخا شود دل افسرده

یقین شناس که صورت تن است و معنی جان

اگر بحسن گرو ز آفتاب و مه برده

برو بصورت تنها مکن بمردم ناز

[...]

عرفی
 

میرزاده عشقی » نمایشنامه » نمایشنامهٔ ایدآل پیرمرد دهگانی یا سه تابلوی مریم » بخش ۲ - تابلوی اول: شب مهتاب

 

(جوان): ترا قسم به دل عاشقان افسرده:

به غنچه‌های سحر ناشکفته پژمرده:

به مرگ عاشق ناکام نوجوان مرده:

بخور، بخور، ده بخور نیم جرعه، یک خورده

میرزاده عشقی
 

میرزاده عشقی » نمایشنامه » نمایشنامهٔ ایدآل پیرمرد دهگانی یا سه تابلوی مریم » بخش ۳ - تابلوی دوم: روز مرگ مریم

 

شعاع کم‌اثر آفتاب افسرده

گیاه‌ها همگی خشک و زرد و پژمرده

تمام مرغان، سر به زیر بال‌ها برده

بساط حسن طبیعت، همه به هم خورده

میرزاده عشقی
 
 
sunny dark_mode