گنجور

فیض کاشانی » شوق مهدی » غزلیات » شمارهٔ ۵۳

 

به کوی مهدی هادی گذر توانی کرد

هوای نفس ز سر گر به در توانی کرد

تو غرق معصیتی در مقام آسایش

به کوی عصمت او کی گذر توانی کرد

به عزم دیدن رویش به راه تقوی پوی

[...]

فیض کاشانی
 

فیض کاشانی » شوق مهدی » غزلیات » شمارهٔ ۶۱

 

گداخت جان که شود کار دل تمام و نشد

بسوختیم در این آرزوی خام و نشد

هزار حیله برانگیختیم تا شاید

بریم ره به سراپرده امام و نشد

به معرفت نرسی تا به وصل او نرسی

[...]

فیض کاشانی
 

فیض کاشانی » شوق مهدی » غزلیات » شمارهٔ ۶۲

 

نفس برآید و مقصود بر نمی‌‏آید

فغان که بخت من از خواب بر نمی‏‌آید

کسی ز مهدی هادی نشان نمی‌‏بخشد

به سوی ما ز خیالش خبر نمی‌‏آید

به آب دیده شب و روز تربیت کردم

[...]

فیض کاشانی
 

فیض کاشانی » شوق مهدی » غزلیات » شمارهٔ ۷۱

 

رسید مژده که ایام غم نخواهد ماند

چنان نماند و چنین نیز هم نخواهد ماند

پیام مهدی هادی رسید خوش باشید

که نقش جور و نشان ستم نخواهد ماند

شب فراق بسازید با ستمکاران

[...]

فیض کاشانی
 

فیض کاشانی » شوق مهدی » غزلیات » شمارهٔ ۷۳

 

بیا که رایت آن نائب آله رسید

نوید فتح و بشارت به مهر و ماه رسید

جمال بخت ز روی ظفر نقاب انداخت

کمال عدل به فریاد دادخواه رسید

سپهر دور خوش اکنون زند که ماه آمد

[...]

فیض کاشانی
 

فیض کاشانی » شوق مهدی » غزلیات » شمارهٔ ۷۶

 

به علم و سیف و نسب کس به یار ما نرسد

تو را در این سخن انکار کار ما نرسد

اگرچه پادشهان در جهان بسی بودند

کسی به علم و به نصرت به یار ما نرسد

به حسن خلق و وفاداری و جهانگیری

[...]

فیض کاشانی
 

فیض کاشانی » شوق مهدی » غزلیات » شمارهٔ ۷۸

 

تو را امام ز اعدا خدا نگه دارد

فرشته‌‏ات به دو دست دعا نگه دارد

ز دیده خواه نهان باش و خواه عیان

خدات در همه حال از بلا نگه دارد

صبا به درگه او گر دل مرا بینی

[...]

فیض کاشانی
 

فیض کاشانی » شوق مهدی » غزلیات » شمارهٔ ۸۷

 

بیا امام که آئین احمد آید باز

بیا امام که روی نبی نماید باز

بیا امام که از دست رفت ملت و دین

بیا امام که شرع محمد آید باز

بیا بیا که نمانده است شرع را رمقی

[...]

فیض کاشانی
 

فیض کاشانی » شوق مهدی » غزلیات » شمارهٔ ۸۸

 

دلم فدای امام زمان شد و جان نیز

ببین که آتش شوق امام چون شد تیز

فدای دوستی اهلبیت پیغمبر

هزار ساله عبادت به تقوی و پرهیز

غلام آن حضراتم که رهنما بودند

[...]

فیض کاشانی
 

فیض کاشانی » شوق مهدی » غزلیات » شمارهٔ ۸۹

 

شود به طلعت مهدی چو دیدگانم باز

چه شکر گویمت ای کارساز بنده‏نواز

مرا که گفتن حرفش به جوش می‏آرد

عجب نباشد اگر از لقا کنم پرواز

خوش آن زمان که اگر پرسمش جواب دهد

[...]

فیض کاشانی
 

فیض کاشانی » شوق مهدی » غزلیات » شمارهٔ ۹۰

 

خدای عزّوجل کارساز بنده‌‏نواز!

مهمّ ما به قدوم ولیّ خویش بساز!

به دست خویش اسیریم فکک الاسرا

میان خلق غریبیم ای غریب‌نواز

جماعتی که ز ابلیس برده‌‏اند گرو

[...]

فیض کاشانی
 

فیض کاشانی » شوق مهدی » غزلیات » شمارهٔ ۹۷

 

ز مکر و کید اعادی تو را خدا حافظ

ز حادثات نگهبان و از بلا حافظ

وجود تست سبب آسمان و غبرا را

همیشه باد وجود تو را خدا حافظ

به تو ملائک هفت آسمان بود محفوظ

[...]

فیض کاشانی
 

فیض کاشانی » شوق مهدی » غزلیات » شمارهٔ ۹۹

 

منم غلام به اخلاص آن امام مطاع

از اوست امر و ازین بنده امتثال و سماع

نه لوح سینه غباری ز دشمنی دارد

نه با کسی بود از بهر مال و جاه نزاع

به دل محبت آل نبی بس است مرا

[...]

فیض کاشانی
 

فیض کاشانی » شوق مهدی » غزلیات » شمارهٔ ۱۰۰

 

بسی شدم به بلاد و جبال و کوچه و باغ

به کوی مهدی هادی کسی نداد سراغ

چه حکمتست که محرومم از جمال امام

مگر ز معصیت آید مرا به دل این داغ

مرا شب است ز هجران او سراسر عمر

[...]

فیض کاشانی
 

فیض کاشانی » شوق مهدی » غزلیات » شمارهٔ ۱۰۲

 

سلوک راه حق و خدمت امام شفیق

گرت مدام میسر شود زهی توفیق

جهان و کار جهان جمله هیچ در هیچ است

که نیست راهنمائی به حق جدیر و حقیق

بسی مسائل دینیه خورده است گره

[...]

فیض کاشانی
 

فیض کاشانی » شوق مهدی » غزلیات » شمارهٔ ۱۰۳

 

برای مهدی هادی بخوان شأن فراق

سرود حافظ شیراز در بیان فراق

زبان خامه ندارد سر بیان فراق

وگرنه شرح دهم با تو داستان فراق

رفیق خیل خیالم و هم عنان شکیب

[...]

فیض کاشانی
 

فیض کاشانی » شوق مهدی » غزلیات » شمارهٔ ۱۰۴

 

امام و سید و مولای من جعلت فداک

تو گر شفیع منی از گنه ندارم باک

به جز ولای توأم گرچه نیست دستاویز

ولی بس است ولائیکه باشد از دل پاک

مرا امید وصال تو زنده می‏دارد

[...]

فیض کاشانی
 

فیض کاشانی » شوق مهدی » غزلیات » شمارهٔ ۱۰۷

 

اگر به کوی امامم بود مجال وصول

رسد به دولت وصلش نوای من به حصول‏

من شکسته بی‏دست و پا به درگه او

به هیچ باب ندارم ره خروج و دخول‏

کجا روم چکنم حال دل کرا گویم

[...]

فیض کاشانی
 

فیض کاشانی » شوق مهدی » غزلیات » شمارهٔ ۱۰۹

 

غم زمانه که هیچش گران نمی‌‏بینم

دواش غیر امام زمان نمی‏‌بینم‏

عجب بود که در ایام ما ظهور کند

چرا که طالع خویش آن چنان نمی‌‏بینم

ز دامن غم او دست بر نمی‏‌دارم

[...]

فیض کاشانی
 

فیض کاشانی » شوق مهدی » غزلیات » شمارهٔ ۱۱۳

 

نماز شام غریبان چو گریه آغازم

به مویه‏‌های غریبانه قصه پردازم

به یاد مهدی هادی چنان بگریم زار

که راه و رسم فراق از جهان براندازم

من از دیار حبیبم نه از بلاد غریب

[...]

فیض کاشانی
 
 
۱
۲
۳
sunny dark_mode