گنجور

قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۸۵ - د‌ر ستایش پادشاه جمجاه ناصرا‌لدین شاه غازی طال‌الله بقاه و تال اللّه مناه د‌ر زمان و‌لیعهدی فرماید

 

تمام‌ گشت مه روزه و هلال دمید

هلال عید به ماهی تمام باید دید

بنوش جام هلالی به یاد ابروی یار

که همچو ابروی یار از افق هلال دمید

لب سوال ببند و دهان خم بگشای

[...]

قاآنی
 

محیط قمی » هفت شهر عشق » شمارهٔ ۱۱ - در منقبت ثامن الائمّه حضرت علی بن موسی الرضا علیه السلام

 

نسیم روح فزا از دیار دوست رسید

که کشتگان غم هجر را روان بخشید

بهار آمد و بهر نثار مقدم او

فشاند ابر بهاری زدیده مروارید

و عارض و خط دلجوی دوست سبزه و گل

[...]

محیط قمی
 

محیط قمی » هفت شهر عشق » شمارهٔ ۱۰۲ - در تهنیت ولادت امیر دوست محمد خان گوید

 

رسید مژده که سرسبز گشت نخل امید

نهال دولت و اقبال بارور گردید

بهار خرمی آمد گل مراد شکفت

زشوق لعل لب دوست جام مُل خندید

فروغ بزم طرب را به نغمه ی دف و چنگ

[...]

محیط قمی
 

افسر کرمانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۲۹ - بهار و یار

 

رسید مژده که اینک صباح عید رسید

طرب گزین شده رند شقی و شیخ سعید

نشاط را شده آماده عارف و عامی

ز بس به باغ صنوبر ستاد و سرو چمید

به طفل غنچه نگر شد مراهق از بس شیر

[...]

افسر کرمانی
 

ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل سوم - سوگواری‌ها » شمارهٔ ۱۰۳ - حلقهٔ ماتم

 

رقیه دختر نیک اخترامام شهید

در آن خرابه ز هجر پدر، چو نی نالید

ترکی شیرازی
 

ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل سوم - سوگواری‌ها » شمارهٔ ۱۰۳ - حلقهٔ ماتم

 

ز دیده اشک فرو ریخت همچو مروارید

ز هجر روی پدر، همچو بید می لرزید

ترکی شیرازی
 

ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل سوم - سوگواری‌ها » شمارهٔ ۱۰۳ - حلقهٔ ماتم

 

رسید نالهٔ غمدیده گان به گوش یزید

ز خادمی سبب بانگ ناله را پرسید

ترکی شیرازی
 

ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل سوم - سوگواری‌ها » شمارهٔ ۱۰۳ - حلقهٔ ماتم

 

کنون سر پدر در طبق چو لاله نهید

پی تسلی آن طفل، در خرابه برید

ترکی شیرازی
 

صامت بروجردی » کتاب الروایات و المصائب » شمارهٔ ۱ - کتاب الروایات(والمصائب)

 

تمام شام برون آمده به حکم یزید

به پیشواز سر انوار حسین شهید

صامت بروجردی
 

صامت بروجردی » کتاب الروایات و المصائب » شمارهٔ ۳ - رفتن حضرت اباعبدالله الحسین به دیدن امام حسن(ع)

 

از این سخن حسن از دل فغان و ناله کشید

به گفت کای لب عطشان به نزد آب شهید

صامت بروجردی
 

صامت بروجردی » کتاب الروایات و المصائب » شمارهٔ ۴ - سئوال اعرابی از اسخیای مدینه

 

بدان جوان عرب داد و معذرت طلبید

زبان عذر گشود و بگفت شاه شهید

صامت بروجردی
 

صامت بروجردی » کتاب الروایات و المصائب » شمارهٔ ۴ - سئوال اعرابی از اسخیای مدینه

 

فکند زلزله اندر بنای عرش مجید

برای خاتمی انگشت آن جناب برید

صامت بروجردی
 

صامت بروجردی » کتاب الروایات و المصائب » شمارهٔ ۶ - سئوال از ملک الموت

 

گمانم این لب و دندان همچو مروارید

کبود گشته پدرجان ز ضرب چوب یزید

صامت بروجردی
 

صامت بروجردی » کتاب الروایات و المصائب » شمارهٔ ۶ - سئوال از ملک الموت

 

ز روی سینه او سر به یک طرف غلطید

به خاک روی یتیمی نهاد و آه کشید

صامت بروجردی
 

صامت بروجردی » کتاب الروایات و المصائب » شمارهٔ ۷ - آمدن بشیر از جانب یوسف به خدمت یعقوب

 

چنان ز وصل پسر گشت این در نومید

که هر دو دیده وی شد ز انتظار سفید

صامت بروجردی
 

صامت بروجردی » کتاب الروایات و المصائب » شمارهٔ ۷ - آمدن بشیر از جانب یوسف به خدمت یعقوب

 

نشان خانه یعقوب را از او پرسید

کنیز بوی محبت از آن نشانه شنید

صامت بروجردی
 

صامت بروجردی » کتاب الروایات و المصائب » شمارهٔ ۷ - آمدن بشیر از جانب یوسف به خدمت یعقوب

 

از این جواب دل پیر زن به سینه طپید

به گریه گفت که یا رب چه شد نشان امید

صامت بروجردی
 

صامت بروجردی » کتاب الروایات و المصائب » شمارهٔ ۷ - آمدن بشیر از جانب یوسف به خدمت یعقوب

 

ظهیر مسخره در بزم شرب نزد یزید

ز دختران عزیزت کنیز می‌طلبید

صامت بروجردی
 

صامت بروجردی » کتاب الروایات و المصائب » شمارهٔ ۸ - شکوه و زینب (ع) سر قبر مادر

 

گذشته زین همه یک سرخ مو به بزم یزید

ز خاندان نبوت کنیز می‌طلبید

صامت بروجردی
 

صامت بروجردی » کتاب الروایات و المصائب » شمارهٔ ۱۳ - در وفات حضرت یوسف(ع)

 

برو که روی حسین را دگر نخواهی دید

گلی ز روی حسینت دگر نخواهی چید

صامت بروجردی
 
 
۱
۲
۳
۴
۵
sunny dark_mode