گنجور

ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل سوم - سوگواری‌ها » شمارهٔ ۱۰۳ - حلقهٔ ماتم

 

یکی ز هجر پدر، در خروش و آه و فغان

یکی ز داغ پسر، از دو دیده اشک فشان

ترکی شیرازی
 

ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل سوم - سوگواری‌ها » شمارهٔ ۱۰۳ - حلقهٔ ماتم

 

از آن صغیره چو زینب شنید این سخنان

درید جامه و از دل کشید آه و فغان

ترکی شیرازی
 

ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل سوم - سوگواری‌ها » شمارهٔ ۱۰۳ - حلقهٔ ماتم

 

در آن خرابه چو افغان آن ستم زدگان

قیامتی شد و گردید رستخیز عیان

ترکی شیرازی
 

ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل سوم - سوگواری‌ها » شمارهٔ ۱۰۳ - حلقهٔ ماتم

 

من از برای پدر، می کشم ز سینه فغان

نخواهم از تو ای عمه جان! نه آب و نه نان

ترکی شیرازی
 

صامت بروجردی » کتاب التضمین و المصائب » شمارهٔ ۲ - مصیبت

 

تویی که بود در آغوش مصطفات مکان

تویی شد ز وجودت بنای کون و مکان

تویی که نوح نجی را رهاندی از طوفان

تو مهر مشرق جانی به غرب جسم نهان

صامت بروجردی
 

صامت بروجردی » کتاب الروایات و المصائب » شمارهٔ ۱ - کتاب الروایات(والمصائب)

 

روایت است که آمد برون چه از زندان

عزیز مصر و فسا گشت یوسف کنعان

صامت بروجردی
 

صامت بروجردی » کتاب الروایات و المصائب » شمارهٔ ۱ - کتاب الروایات(والمصائب)

 

گرفت از کف یعقوب اشتیاق عنان

پیاده شد پی تعظیم یوسف کنعان

صامت بروجردی
 

صامت بروجردی » کتاب الروایات و المصائب » شمارهٔ ۱ - کتاب الروایات(والمصائب)

 

شده است بنده شایسته‌ام پیاده روان

تو با کمیت سبک سیر میکنی جولان

صامت بروجردی
 

صامت بروجردی » کتاب الروایات و المصائب » شمارهٔ ۱ - کتاب الروایات(والمصائب)

 

یکی عجوزه بدبخت با قدی چو کمان

فکند زینب مظلومه را شرر بر جان

صامت بروجردی
 

صامت بروجردی » کتاب الروایات و المصائب » شمارهٔ ۲ - (سئوال سلمان از بندار یهودی)

 

روایت است که روزی نشسته بد سلمان

به نزد احمد مرسل خلاصه امکان

صامت بروجردی
 

صامت بروجردی » کتاب الروایات و المصائب » شمارهٔ ۴ - سئوال اعرابی از اسخیای مدینه

 

هدایت تو و اجداد تو به ملک جهان

نمی نهاد اگر پای راستی به میان

صامت بروجردی
 

صامت بروجردی » کتاب الروایات و المصائب » شمارهٔ ۴ - سئوال اعرابی از اسخیای مدینه

 

دمی که با تن بی‌سر نموده بود مکان

به خاک قتلگه آن نور چشم عالمیان

صامت بروجردی
 

صامت بروجردی » کتاب الروایات و المصائب » شمارهٔ ۶ - سئوال از ملک الموت

 

که ای تو قابض روح تمام خلق جهان

ز جن و انس و سیاه و سفید و پیر و جوان

صامت بروجردی
 

صامت بروجردی » کتاب الروایات و المصائب » شمارهٔ ۷ - آمدن بشیر از جانب یوسف به خدمت یعقوب

 

غرض که گشت چهل سال یوسف از کنعان

جدا ز نزد پدر بهر آن زن گریان

صامت بروجردی
 

صامت بروجردی » کتاب الروایات و المصائب » شمارهٔ ۷ - آمدن بشیر از جانب یوسف به خدمت یعقوب

 

همان بشیر به فرمان کردگار جهان

گرفت پیرهن و کرد روی سوی کنعان

صامت بروجردی
 

صامت بروجردی » کتاب الروایات و المصائب » شمارهٔ ۷ - آمدن بشیر از جانب یوسف به خدمت یعقوب

 

سری که داشت به دوش مبارکتو مکان

گهی به خاک تنور و گهی به نوک سنان

صامت بروجردی
 

صامت بروجردی » کتاب الروایات و المصائب » شمارهٔ ۸ - شکوه و زینب (ع) سر قبر مادر

 

خمیده زینب بی‌غمگسار گشت روان

میان روضه مادر به ناله و افغان

صامت بروجردی
 

صامت بروجردی » کتاب الروایات و المصائب » شمارهٔ ۱۴ - در بیان قیامت و گریز به مصیبت

 

عرق شود ز عروق و عظام در جریان

چنانکه محو کند نام قلزم و عمان

صامت بروجردی
 

صامت بروجردی » کتاب الروایات و المصائب » شمارهٔ ۱۶ - روایت معراج

 

مخدرات حریمش به جای ذکر اذان

همه چو مار گزیده به الامان و فغان

صامت بروجردی
 

صامت بروجردی » کتاب الروایات و المصائب » شمارهٔ ۱۹ - نازل شدن ملک حضور فخر کائنات

 

که ناگهان ز در حجره شاه مظلومان

نمود دیده به دیدار جد خویش عیان

صامت بروجردی
 
 
۱
۵
۶
۷
۸
۹
sunny dark_mode