گنجور

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۷۸ - رفتن گرشاسب به شام

 

بر آن رهزنان بانگ برزد به کین

که گیرید یکسر سر خویش هین

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۸۱ - وصف بیابان و رزم گرشاسب با زنگی

 

سواران همه راه بر پشت زین

ستاننده رطل این از آن آن از این

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۸۶ - جنگ اثرط با شاه کابل

 

همی گفت هرکس برین دشت کین

بکوشید تا تیره شب همچنین

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۸۷ - رسیدن گرشاسب به یاری اثرط و شبیخون او

 

سپهدار با ویژگان گفت هین

گرید از پس ام گرز و شمشیر کین

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۸۷ - رسیدن گرشاسب به یاری اثرط و شبیخون او

 

زگردان به خم کمند از کمین

به هر حمله دو دو ربودی ز زین

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۸۸ - آمدن گرشاسب به بتخانه ی سوبهار

 

دو دستی چنان زدش بر سر زکین

که بالاش پهناش شد در زمین

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۹۰ - پند دادن اثرط گرشاسب را

 

ز دانندگان فیلسوفی گزین

ازو پرس هر چیز و با او نشین

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۹۰ - پند دادن اثرط گرشاسب را

 

ز هریک شنو پس مهین برگزین

چنان کاین نه آگاه از آن آن از این

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۹۲ - آمدن ضحاک به دیدن گرشاسب و صفت نخچیرگاه

 

سر وی دو ناگه گرفت ازکمین

همی زد ز خشم این برآن آن براین

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۹۲ - آمدن ضحاک به دیدن گرشاسب و صفت نخچیرگاه

 

کنون نیست با من گزارنده کین

جز افریقی از بوم خاور زمین

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۹۲ - آمدن ضحاک به دیدن گرشاسب و صفت نخچیرگاه

 

یکی مرد فرزانه زایران زمین

چنین گفت با پهلوان گزین

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۹۴ - رزم گرشاسب با منهراس

 

به هر سنگ کافکندی از خشم و کین

هوا تیره گردید و لرزان زمین

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۹۷ - جنگ در شب ماهتاب

 

سپهبد به زیر درختی به کین

بد استاده چون دید جست از کمین

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۹۷ - جنگ در شب ماهتاب

 

کمربست گرشاسب بر جنگ و کین

نشاند از چهل سو سپه در کمین

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۹۸ - نامه گرشاسب به شاه قیروان

 

به خیمه بپوشید روی زمین

دبیر نویسنده را گفت هین

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۹۸ - نامه گرشاسب به شاه قیروان

 

به نیزه ز پیل و به خنجر ز زین

یلان را همی زد نگون بر زمین

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۹۹ - برون آوردن شاه قیروان لشگر به جنگ

 

تو پنجه تن از لشکرت بر گزین

من از لشکر خویشتن همچنین

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۹۹ - برون آوردن شاه قیروان لشگر به جنگ

 

بزرگان و شاهان خاور زمین

ز بربر دگر سروران همچنین

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۱۰۰ - بازگشتن گرشاسب و دیدن شگفتی‌ها

 

به ژوها شنیدم که باشد چنین

جز از بیم شروان دگر نیست این

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۱۰۰ - بازگشتن گرشاسب و دیدن شگفتی‌ها

 

ستادی گه نیمشب چون زمین

بدی تاسپیده دمان همچنین

اسدی توسی
 
 
۱
۲
۳
۴
۵
۶
۸
sunny dark_mode