گنجور

رودکی » مثنوی‌ها » ابیات به جا مانده از مثنوی بحر متقارب » پاره ۷

 

چو گشت آن پریروی بیمار غنج

ببرید دل زین سرای سپنج

رودکی
 

فردوسی » شاهنامه » آغاز کتاب » بخش ۱۲ - ستایش سلطان محمود

 

نه کند آوری گیرد از باج و گنج

نه دل تیره دارد ز رزم و ز رنج

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » جمشید » بخش ۱

 

بدین اندرون سال پنجاه رنج

ببرد و از این چند بنهاد گنج

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » جمشید » بخش ۲

 

همی پروریدش به ناز و به رنج

بدو بود شاد و بدو داد گنج

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » جمشید » بخش ۴

 

دلم سیر شد زین سرای سپنج

خدایا مرا زود بِرْهان ز رنج

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » فریدون » بخش ۴

 

ابا تاج و با گنج نادیده رنج

مگر زلفشان دیده رنج شکنج

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » فریدون » بخش ۱۰

 

برادر که مهتر به خاور به رنج

به سر بر ترا افسر و زیر گنج؟

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » منوچهر » بخش ۱

 

برافراختن سر به بیشی و گنج

به رنجور مردم نماینده رنج

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » منوچهر » بخش ۴

 

گشاده در گنج و افگنده رنج

بر آیین و رسم سرای سپنج

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » منوچهر » بخش ۷

 

درم خواست و دینار و گوهر ز گنج

گرانمایه دیبای زربفت پنج

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » منوچهر » بخش ۷

 

برفتند زی ماه رخسار پنج

ابا گرم گفتار و دینار و گنج

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » منوچهر » بخش ۱۳

 

بکشتیم و دادیم آبش به رنج

بیاویختیم از برش تاج و گنج

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » منوچهر » بخش ۱۴

 

کند شهر ایران پر آشوب و رنج

بدو بازگردد مگر تاج و گنج

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » منوچهر » بخش ۱۴

 

ابا کوس و با نای روئین و سنج

ابا تازی اسپان و پیلان و گنج

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » منوچهر » بخش ۲۱

 

همین خارستان چون سرای سپنج

کزو ناز و گنجست و هم درد و رنج

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » منوچهر » بخش ۲۸

 

ازان پس که بردم بسی درد و رنج

سپردم ترا تخت شاهی و گنج

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی نوذر » بخش ۹

 

تن پهلوان را نیارم به رنج

فرستمش هرگونه آگنده گنج

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی زوطهماسپ » پادشاهی زوطهماسپ

 

که گر بهر ما زین سرای سپنج

نیامد به جز درد و اندوه و رنج

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی زوطهماسپ » پادشاهی زوطهماسپ

 

چنین تا برآمد برین سال پنج

نبودند آگه کس از درد و رنج

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » کیقباد » بخش ۲

 

تو گفتی که ابری برآمد ز کنج

ز شنگرف نیرنگ زد بر ترنج

فردوسی
 
 
۱
۲
۳
۳۵
sunny dark_mode