محمد کوسج » برزونامه (بخش کهن) » بخش ۱۸ - گرفتار شدن پهلوانان ایران به مکر سوسن مطرب
جهان پهلوان طوس بی دانش است
نه همچون تو از رای با رامش است
جامی » هفت اورنگ » خردنامه اسکندری » بخش ۶ - در مدحت سایه خدا که سایه بودن وی مر آن حضرت را چون آفتاب بر همه ذرات عالم روشن است لازال ممدودا علی مفارق العالمین
بترسد ز ظلم آن که سالم هش است
که نفرین مظلوم ظالم کش است
جامی » هفت اورنگ » خردنامه اسکندری » بخش ۲۵ - خردنامه بقراط
بدانست بقراط کان مهوش است
که شهزاده زو سینه در آتش است
جامی » هفت اورنگ » خردنامه اسکندری » بخش ۲۷ - خردنامه فیثاغورس
بسا کس که گفتار او دلکش است
ولی فعل و خویش همه ناخوش است
شیخ بهایی » کشکول » دفتر پنجم - قسمت دوم » بخش اول - قسمت دوم
روی بتان گرچه سراسر خوش است
کشتهی آنیم که عاشقکش است
فیاض لاهیجی » دیوان اشعار » مثنویات » ساقینامه
خرد خود فروتن هوا سرکش است
جنون و هوس پنبه و آتش است
واعظ قزوینی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۱۲
ز دور ار چه رنگین و بس دلکش است
به پیشش مرو، آتش است، آتش است!!
واعظ قزوینی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۱۲
لباس زرت، گرچه بس دلکش است
برون جامه زر، درون آتش است!
واعظ قزوینی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۱۲
درخت چنارش، که طوبی وش است
بر سایه اش همه حسرت کش است
آذر بیگدلی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۱ - ساقی نامه
بیا ساقی، آبی که آتش وش است
بمن ده، که نه آب و نه آتش است
آذر بیگدلی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۳
کسی کش دل از دانش خود خوش است
چو آن خارکش، پیر، خواری کش است
ملا احمد نراقی » معراج السعادة » باب چهارم » فصل - معالجه ستمکاری و تحصیل ملکه عدالت
میازار موری که دانه کش است
که جان دارد و جان شیرین خوش است
ملا احمد نراقی » معراج السعادة » باب چهارم » سخن چینی و نمامی و مفاسد آن
میان دو کس جنگ چون آتش است
سخن چین بدبخت هیزم کش است
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۱۴۵ - محمد مازندرانی قُدِّسَ سِرُّهُ
اگر آهنی، روزگار آتش است
وگر آتشی، آب آتش کش است
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما » بخش ۷۰ - فردوسی طوسی علیه الرّحمه
میازار موری که دانه کش است
که جان دارد و جان شیرین خوش است
بلند اقبال » دیوان اشعار » مثنویات » بخش سوم » بخش ۴ - مناجات
به هر جا که ما را دهی جا خوش است
اگر در گلستان وگر آتش است
بلند اقبال » دیوان اشعار » مثنویات » بخش سوم » بخش ۱۰ - مناجات
سزای عمل های ما آتش است
در آتش خوشیم ار تو را زآن خوش است
بلند اقبال » دیوان اشعار » مثنویات » بخش سوم » بخش ۲۴ - مناجات
تو راهم بهشت است وهم آتش است
به هر یک خوشی ز آن مرا هم خوش است
میرزا آقاخان کرمانی » نامهٔ باستان » بخش ۲۶ - پادشاهی اسفندیار
پس آریارمه پورچشپایش است
که او زاده هاکهامانش است
میرزا آقاخان کرمانی » نامهٔ باستان » بخش ۹۳ - مجملی از وضع جغرافی و حسن موقع طبیعی ایران
گر از فارس گویی بهشتی خوش است
همه مرغ آن خرم و دلکش است