گنجور

عیوقی » ورقه و گلشاه » بخش ۳۰ - چو گلشه سوی شام شد مستمند

 

بخوابید در خیمه چون مردگان

شب تیره برداشت بانگ و فغان

عیوقی
 

عیوقی » ورقه و گلشاه » بخش ۳۱ - بازگشتن ورقه به حی بنی شیبه

 

پراگند بر زرد گل ارغوان

رخش زرد شدراست چون زعفران

عیوقی
 

عیوقی » ورقه و گلشاه » بخش ۳۵ - رفتن ورقه به شام

 

چنین گفت مر ورقه را کای جوان

مرا باد مال و ترا بادجان

عیوقی
 

عیوقی » ورقه و گلشاه » بخش ۳۵ - رفتن ورقه به شام

 

بدو گفت گلشاه رو زی جوان

ز دل باش بر جان او مهربان

عیوقی
 

عیوقی » ورقه و گلشاه » بخش ۳۵ - رفتن ورقه به شام

 

کنیزک به پیشش به خدمت میان

ببست آن پری چهرهٔ مهربان

عیوقی
 

عیوقی » ورقه و گلشاه » بخش ۳۵ - رفتن ورقه به شام

 

که می بدسگالی بدین خاندان

ز تو زشت تر من ندیدم جوان

عیوقی
 

عیوقی » ورقه و گلشاه » بخش ۳۵ - رفتن ورقه به شام

 

چنین گوی با بانوی بانوان

همانا فتادست ازین میهمان

عیوقی
 

عیوقی » ورقه و گلشاه » بخش ۳۶ - دیدن ورقه و گلشاه یکدیگر را

 

کنیزک بگفت ای شه بانوان

همانا ز انگشت این میهمان

عیوقی
 

عیوقی » ورقه و گلشاه » بخش ۳۶ - دیدن ورقه و گلشاه یکدیگر را

 

کنیزک فرو ماند اندر زمان

گهی شد برین و گهی شد بر آن

عیوقی
 

عیوقی » ورقه و گلشاه » بخش ۳۶ - دیدن ورقه و گلشاه یکدیگر را

 

بدین حال بودند تا آسمان

کشیدش به زرآب در طیلسان

عیوقی
 

عیوقی » ورقه و گلشاه » بخش ۳۶ - دیدن ورقه و گلشاه یکدیگر را

 

نباید که آید مرو را گران

که هست این جوان مرد فخر مهان

عیوقی
 

عیوقی » ورقه و گلشاه » بخش ۳۷ - بازگشتن ورقه از شام

 

ز گلشاه یاد آمدش در زمان

ببستش دم و سست گشتش زبان

عیوقی
 

عیوقی » ورقه و گلشاه » بخش ۴۴ - رفتن شاه شام با گلشاه بر سر گور ورقه

 

بدین سان بت گل رخ مهربان

خروشان و مویان وزاری کنان

عیوقی
 

عیوقی » ورقه و گلشاه » بخش ۴۵ - شکوهٔ شاعر

 

دریغا که بد مهر گردان جهان

ندارد وفا با کسی جاودان

عیوقی
 

عیوقی » ورقه و گلشاه » بخش ۴۶ - باقی قصه ورقه و گلشاه

 

کجا جویمت ای مه مهربان

چه گویم؟ کجا رفتی ای دلستان

عیوقی
 

عیوقی » ورقه و گلشاه » بخش ۴۶ - باقی قصه ورقه و گلشاه

 

تو رفتی من اندر غمت جاودان

بماندم کنون ای بت مهربان

عیوقی
 

عیوقی » ورقه و گلشاه » بخش ۴۶ - باقی قصه ورقه و گلشاه

 

کنون آمدی نزد او شادمان

رسیدی به کام دل ای مهربان

عیوقی
 

عیوقی » ورقه و گلشاه » بخش ۴۶ - باقی قصه ورقه و گلشاه

 

کشید از بر گور شاه جهان

یکی گنبد سر سوی آسمان

عیوقی
 

عیوقی » ورقه و گلشاه » بخش ۴۶ - باقی قصه ورقه و گلشاه

 

کنم من دعا تا خدای جهان

کند هر دو را زنده اندر زمان

عیوقی
 
 
۱
۲
sunny dark_mode