×
|
غیرفعال و فعال کردن دوبارهٔ حالت چسبانی نوار ابزار به بالای صفحات
|
|
راهنمای نوار ابزار
|
|
پیشخان کاربر
|
|
اشعار و ابیات نشانشدهٔ کاربر
|
|
اعلانهای کاربر
|
|
ادامهٔ مطالعه (تاریخچه)
|
|
خروج از حساب کاربری گنجور
|
|
لغزش به پایین صفحه
|
|
لغزش به بالای صفحه
|
|
لغزش به بخش اطلاعات شعر
|
|
لغزش به بخش حاشیههای شعر
|
|
لغزش به بخش تصاویر نسخههای خطی، چاپی و نگارههای هنری مرتبط با شعر
|
|
لغزش به بخش ترانهها و قطعات موسیقی مرتبط با شعر
|
|
لغزش به بخش شعرهای همآهنگ
|
|
لغزش به بخش خوانشهای شعر
|
|
فعال یا غیرفعال کردن لغزش خودکار به خط مرتبط با محل فعلی خوانش
|
|
فعال یا غیرفعال کردن شمارهگذاری خطوط
|
|
کپی نشانی شعر جاری در گنجور
|
|
کپی متن شعر جاری در گنجور
|
|
به اشتراکگذاری متن شعر جاری در گنجور
|
|
مشابهیابی شعر جاری در گنجور بر اساس وزن و قافیه
|
|
مشاهدهٔ شعر مطابق قالببندی کتابهای قدیمی (فقط روی مرورگرهای رومیزی یا دستگاههای با عرض مناسب)
|
|
نشان کردن شعر جاری
|
|
ویرایش شعر جاری
|
|
ویرایش خلاصه یا برگردان نثر سادهٔ ابیات شعر جاری
|
|
شعر یا بخش قبلی
|
|
شعر یا بخش بعدی
|
پدر گر دلیرست و نراژدهاست
اگر بشنود راز بنده رواست
بدین حجره رودابه پیرایه خواست
بدو دادم اکنون همینست راست
بدو گفت آری همینست راست
زبان تو بر راستی بر گواست
به زخمی چنان شد که دیگر نخاست
ز مغزش زمین گشت باکوه راست
چو نامه نوشتند و شد رای راست
ستد زود دستان و بر پای خاست
زمین را ببوسید و بر پای خاست
بگفت آنچه اندر نهان بود راست
ترا بویهٔ دخت مهراب خاست
دلت راهش سام زابل کجاست
ز هر چیز کز من به خوبی بخواست
سخنها بران برنهادیم راست
بدو گفت سیندخت هدیه کجاست
اگر دیدن آفتابت هواست
ابر سام یل موی بر پای خاست
مرا ماند این پرنیان گفت راست
وزان پس فرستاده را پیش خواست
درم ریخت تا بر سرش گشت راست
کنون شد مرا و ترا پشت راست
نباید جز از زندگانیش خواست
چپ شاه گرد تلیمان بخاست
چو شاپور نستوه بر دست راست
نثاری فرستم چنان چون سزاست
جز این نیز هرچ از در پادشاست
نگه کرد تا جای گردان کجاست
خدنگی به چرخ اندرون راند راست
برآشفت و گفتا که نوذر کجاست
کزو ویسه خواهد همی کینه خواست
بدو گفت هر بد که آید سزاست
بگفت و برآشفت و شمشیر خواست
مر این را بر و بوم ایران بهاست
بدین بر تو خواهی جهان کرد راست
گهی سوی چپّ و گهی سوی راست
بران گونه از هر سویی کینه خواست
که آن ترک در جنگ نر اژدهاست
در آهنگ و در کینه اَبر بلاست