گنجور

سنایی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۸۵

 

خیز تا می خوریم و غم نخوریم

وانده روز نامده نبریم

تا توانیم کرد با همه کس

رادمردی و مردمی سپریم

قصد آزار دوستان نکنیم

[...]

۱۲ بیت
سنایی
 

سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۳۸

 

ما دل دوستان به جان بخریم

ور جهان دشمن است غم نخوریم

گر به شمشیر می‌زند معشوق

گو بزن جان من که ما سپریم

آن که صبر از جمال او نبود

[...]

۱۲ بیت
سعدی
 

سلطان ولد » ولدنامه » بخش ۲۶ - رجوع کردن بقصه شمس الدین عظم الله ذکره

 

همچو اول از او عطا ببریم

بی‌لب و کام قندهاش خوریم

۱ بیت
سلطان ولد
 

سلطان ولد » ولدنامه » بخش ۲۶ - رجوع کردن بقصه شمس الدین عظم الله ذکره

 

زین قفس باز همچو مرغ پریم

پرده‌ها را به عون او بدریم

۱ بیت
سلطان ولد
 

همام تبریزی » مثنویات » شمارهٔ ۱ - در ستایش رب العالمین

 

به که نام مثال خود نبریم

وز خیال و مثال درگذریم

۱ بیت
همام تبریزی
 

اوحدی » جام جم » بخش ۳۳ - دوم در کیفیت معاش جمهور و درآن چند بند سخنست اول در معاش اهل دنیا

 

گر چه جای غمست، غم نخوریم

دست بر هم زنیم و در گذریم

۱ بیت
اوحدی
 

اوحدی » جام جم » بخش ۳۸ - در منع تبختر و طیش

 

گفته‌ای: از جهان چو میگذریم

خود بیا تا غم جهان نخوریم

۱ بیت
اوحدی
 

کمال خجندی » غزلیات » شمارهٔ ۷۷۰

 

گر گذاری که با تو در نگویم

خاک پایت به چشم ها بخریم

تا ببوسیم آستان ترا

حلقه حلقه نشسته گرد دریم

گر غرامت ستانی از انصاف

[...]

۷ بیت
کمال خجندی
 

آذر بیگدلی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۱۱

 

گفت شهزاده: راهرو پریم

از نشابور، قاصد هریم

۱ بیت
آذر بیگدلی