هاتف اصفهانی » دیوان اشعار » ماده تاریخها » شمارهٔ ۳۹
حیف از فاطمه آن نخل جوانکه خم از باد اجل شد ناگاه
حیف از آن گوهر ارزنده که بوددر جهان خیل نکویان را شاه
حیف از آن شمع فروزنده که بودپرتو آن طربافزا غمگاه
بود از پاکی طینت تا بودعفتش همدم و عصمت همراه
بود ذیل وی از آلایش دورپاک دامان وی از لوث گناه
روز و شب تا به […]
