گنجور

جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » اعتقادنامه » بخش ۲۷ - اشارت به صراط

 

دوزخ از نور او کند پرهیز

بگذرد همچو برق خاطف تیز

جامی
 

جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » دفتر دوم » بخش ۱۱ - رجوع به تمامی قصه

 

نه زبانش به نطق گوهر ریز

نه دهانش ز خنده شورانگیز

جامی
 

جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » دفتر دوم » بخش ۱۴ - جواب گفتن پدر پسر را

 

بر گرفتی ز دور راه گریز

پای خود درگریز کردی تیز

جامی
 

جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » دفتر دوم » بخش ۴۳ - مناجات

 

لعل شیرین که شد ز شکر ریز

قوت فرهاد و قوت پرویز

جامی
 

هلالی جغتایی » شاه و درویش » بخش ۲۶ - در تعریف کمان شاه گوید

 

بر کمان داشت ناوک خون‌ریز

راست همچون خدنگ مژگان تیز

هلالی جغتایی
 

هلالی جغتایی » شاه و درویش » بخش ۳۳ - بزم‌آرایی لشکر به شکار

 

خاک او سر به سر عبیرآمیز

باد او دم به دم نشاط‌انگیز

هلالی جغتایی
 

هلالی جغتایی » شاه و درویش » بخش ۳۵ - بزم‌آرایی شاه و نظر کردن گدا

 

خندهٔ شاهدان شورانگیز

گشت در جام باده شکرریز

هلالی جغتایی
 

وحشی بافقی » گزیدهٔ اشعار » مثنویات » در گله گزاری و ستایش

 

سوی بالا کند چو دود گریز

دست سیلی زنان آتش تیز

وحشی بافقی
 

وحشی بافقی » گزیدهٔ اشعار » مثنویات » در گله گزاری و ستایش

 

آب رویش نبردی آتش تیز

بخت سبزش نمی‌نمود گریز

وحشی بافقی
 

وحشی بافقی » گزیدهٔ اشعار » مثنویات » در ستایش ولی سلطان و بکتاش بیگ و قاسم بیگ

 

دست یازی چو بر کمان ستیز

مرگ خواهد ز تیر پای گریز

وحشی بافقی
 

وحشی بافقی » گزیدهٔ اشعار » مثنویات » در ستایش ولی سلطان و بکتاش بیگ و قاسم بیگ

 

تیغ بهرام یعنی آنسان تیز

که ز سهمش اجل نمود گریز

وحشی بافقی
 

وحشی بافقی » گزیدهٔ اشعار » مثنویات » در ستایش کاخ میرمیران

 

زین طربخانه نشاط انگیز

رفته غم تا در عدم به گریز

وحشی بافقی
 
 
۱
۷
۸
۹
۱۰
۱۱
۱۲
sunny dark_mode