ای فروغ جمال تو خوبان
پرتو خوبی تو محبوبان
جلوه حسن تو کجاست که نیست
جذبه عشق تو کراست که نیست
همه ذرات مست عشق تواند
پایکوبان ز دست عشق تواند
حسن لیلی که راه مجنون زد
کامش از کوی عقل بیرون زد
زلف عذرا که صبر وامق برد
دل و جانش به رنج و غصه سپرد
لعل شیرین که شد ز شکر ریز
قوت فرهاد و قوت پرویز
یک به یک نشئه جمال تو بود
که در اطوار مختلف بنمود
زد به هر جا ره اسیر دگر
صبرش از دل ربود و هوش ز سر
به کند خودش مقید کرد
رویش از هر دو کون در خود کرد
من هم ای پادشا گدای توام
هدف ناوک قضای توام
چند سرگشته داریم چون گوی
بی سر و پا دوانیم هر سوی
گه بری بر در خراباتم
گه شوی قبله مناجاتم
گه به صلحم کشی و گاه به جنگ
گه به شهدم کشی و گه به شرنگ
چه شود کز خودم خلاص دهی
جامی از باده های خاص دهی
بربایی چنان ز خویشتنم
که نیابم ز خود خبر که منم
ور نیابی سزا بدین هوسم
که عجب سفله طبع و هیچکسم
به در اهل درد راهم ده
به صف عاشقان پناهم ده
سر من خاک پای ایشان کن
حرز جانم دعای ایشان کن
خاطرم رام با کشاکش شان
وقت من خوش ز قصه خوش شان
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
چون بیامد بوعده بر سامند
آن کنیزک سبک زبام بلند
برسن سوی او فرود آمد
گفتی از جنبشش درود آمد
جان سامند را بلوس گرفت
[...]
چیست آن کاتشش زدوده چو آب
چو گهر روشن و چو لؤلؤ ناب
نیست سیماب و آب و هست درو
صفوت آب و گونه سیماب
نه سطرلاب و خوبی و زشتی
[...]
ثقة الملک خاص و خازن شاه
خواجه طاهر علیک عین الله
به قدوم عزیز لوهاور
مصر کرد و ز مصر بیش به جاه
نور او نور یوسف چاهی است
[...]
ابتدای سخن به نام خداست
آنکه بیمثل و شبه و بیهمتاست
خالق الخلق و باعث الاموات
عالم الغیب سامع الاصوات
ذات بیچونش را بدایت نیست
[...]
الترصیع مع التجنیس
تجنیس تام
تجنیس تاقص
تجنیس الزاید و المزید
تجنیس المرکب
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.