نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۵ - دعای پادشاه سعید علاء الدین کرپ ارسلان
آب او آتش از اثیر انگیز
خاک او باد را عبیر آمیز
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۵ - دعای پادشاه سعید علاء الدین کرپ ارسلان
بر گرازی که تیغ راند تیز
گیرد از زخم او گراز گریز
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۶ - ستایش سخن و حکمت و اندرز
نتوان برد جان مگر به دو چیز
به بدی و به بدپسندی نیز
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۶ - ستایش سخن و حکمت و اندرز
آید آواز هر کس از دهلیز
روزی آواز ما برآید نیز
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۷ - در نصیحت فرزند خویش محمد
بار چندان بر این ستور آویز
که نمانَد بر این گریوهٔ تیز
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۷ - در نصیحت فرزند خویش محمد
صبح چون برکشید دشنه تیز
چند خسبی نظامیا برخیز
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۹ - صفت سمنار و ساختن قصر خورنق
گفت نعمان چو بیش یابی چیز
به از این ساختن توانی نیز؟
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۱۰ - صفت خورنق و ناپیدا شدن نعمان
داشت بهرام را چو جان عزیز
چون پدر بلکه زو نکوتر نیز
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۲۰ - داستان بهرام با کنیزک خویش
بود بر وی همیشه جای کنیز
به عزیزان دهند جای عزیز
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۲۲ - لشکر کشیدن خاقان چین به جنگ بهرامگور
زآب جیحون گذشت و آمد تیز
در خراسان فکند رستاخیز
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۲۲ - لشکر کشیدن خاقان چین به جنگ بهرامگور
همه را در بهانه گاه گریز
تیغها کند گشت و تکها تیز
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۲۲ - لشکر کشیدن خاقان چین به جنگ بهرامگور
لشگر ترک را ز دشنهٔ تیز
تا به جیحون رسید گرد گریز
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۲۴ - خواستن بهرام دختر شاهان هفت اقلیم را
داد خاقان خراج و دختر و چیز
حمل دینار و گنج گوهر نیز
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۲۵ - صفت بزم بهرام در زمستان و ساختن هفت گنبد
ار بسی بویهای عطرآمیز
معتدل گشته باد برف انگیز
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۲۵ - صفت بزم بهرام در زمستان و ساختن هفت گنبد
گفتی افسانهای مهرانگیز
که کند گرم شهوتان را تیز
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۲۵ - صفت بزم بهرام در زمستان و ساختن هفت گنبد
ای نظامی ز گلشنی بگریز
که گلش خار گشت و خارش تیز
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۲۶ - نشستن بهرام روز شنبه در گنبد سیاه و افسانه گفتن دختر پادشاه اقلیم اول
یا بر این نطع رقص کن برخیز
یا دگر نطع خواه و خونم ریز
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۲۶ - نشستن بهرام روز شنبه در گنبد سیاه و افسانه گفتن دختر پادشاه اقلیم اول
او همیگفت و من چو دشنه تیز
در کمر کرده دست کور آویز
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۲۷ - نشستن بهرام روز یکشنبه در گنبد زرد و افسانه گفتن دختر پادشاه اقلیم دوم
تا چنان شد به چشم شاه عزیز
که شد از دوستی غلام کنیز