×
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب التاسع فیالحکمة والامثال و مثالب شعراءالمدّعین ومذّمةالاطباء والمنجّمین » بخش ۳۷ - اندر هجو حکیم طالعی گوید
وین دگر هست شاعری به دروغ
که ندارد سخنش ایچ فروغ
اوحدی » جام جم » بخش ۱۲۷ - در معارج ارواح و ابدان و عذاب ایشان
دل او بیضیا و نور و فروغ
گوش او بر گزاف و فحش و دروغ
شیخ محمود شبستری » سعادت نامه » باب دوم » فصل اول » بخش ۷ - حکایت
خرد از نقل یافت نور و فروغ
عقل بی نقل چیست زور و دروغ
جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » دفتر اول » بخش ۷۱ - در بیان آنکه انصاف به عیب خود پرداختن است و نظر به عیب دیگران نه انداختن
آنچه باشد جمال آن ز دروغ
پیش اهل بصیرتش چه فروغ
جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » دفتر اول » بخش ۱۱۸ - اشارت به رکن دوم از ارکان مقام ابدال که دوام صمت است
ور زبان را دهد ز نطق فروغ
سر به سر باشد افترا و دروغ
جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » دفتر اول » بخش ۱۲۳ - بر تحریص و تحریض بر پاس داشتن انفاس و منع و زجر از تضییع و اهمال آن
از بخار دریغ و دود دروغ
بردیش ز آفتاب چهره فروغ
جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » دفتر اول » بخش ۱۳۵ - در مذمت آنان که همت ایشان بتمام مصروف شراب است و طعام
معده فاسد ز اشتهای دروغ
می دهد تیز و می زند آروغ
جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » دفتر اول » بخش ۱۵۲ - تنبیه للغافلین و ایقاظ للنائمین
هر خوش آمد که گوییش به دروغ
گیردش نفس ازان دروغ فروغ
جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » دفتر سوم » بخش ۱۷ - حکایت پادشاهی که گوش وی گرفته بود و سامعه وی خلل پذیرفته و بر ناشنیدن آواز دادخواهان و سؤال محتاجان تأسف می خورد و اظهار تلهف می کرد
بر دلت بس ز نور صدق فروغ
بسته شو گو ره هزار دروغ
حزین لاهیجی » مثنویات » ودیعة البدیعه (حدیقهٔ ثانی) » بخش ۴۱
هیچ در دیدهٔ تو نیست فروغ
هجی راست، به ز مدح دروغ
آذر بیگدلی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۱۱
گفتم: ای روشن از تو شمع دروغ
در چراغت، کسی ندیده فروغ
قاآنی » قطعات » شمارهٔ ۸۶
ای برادر گرت خطایی رفت
متمسک مشو به عذر دروغ
کان دروغت بود خطای دگر
که برد بار دیگر از تو فروغ