گنجور

اوحدی » جام جم » بخش ۲ - مناجات

 

دلم از کار تن به جان آمد

هم ز من بر من این زیان آمد

اوحدی
 

اوحدی » جام جم » بخش ۸۳ - در خرقه دادن

 

تیر ایمان چو بر نشان آمد

خرقه و خرده در میان آمد

اوحدی
 

شیخ محمود شبستری » سعادت نامه » باب دوم » فصل اول » بخش ۴ - حکایت

 

حق از این هر دو بر کران آمد

بحقیقت نه این نه آن آمد

شیخ محمود شبستری
 

اهلی شیرازی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۶۱۳

 

دل ز جور فلک بجان آمد

بفلک بر نمی توان آمد

تا حدیثت شنید عیسی دل

بزمین باز از آسمان آمد

هر کجا جرعه تو ریخت بخاک

[...]

اهلی شیرازی
 

هلالی جغتایی » شاه و درویش » بخش ۱۲ - حال گدا به وقت شب در جدایی شاه‌زاده

 

چون شب تیره در میان آمد

دل درویش در فغان آمد

هلالی جغتایی
 

هلالی جغتایی » شاه و درویش » بخش ۴۲ - در صفت خزان و وفات کردن خسرو

 

بس که از درد دل به جان آمد

دلش از درد در فغان آمد

هلالی جغتایی
 

فیض کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۲۳

 

بوئی از گلستان جان آمد

بتن مردگان روان آمد

مرهم داغ سینه افکار

صحبت جان ناتوان آمد

زنگ دلهای عاشقان بزدود

[...]

فیض کاشانی
 

رفیق اصفهانی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۴

 

مژده ایدل که وقت آن آمد

که ز غم بر کران توان آمد

دشت غم را کنار شد پیدا

بحر اندوه را کران آمد

وقت تشنیع دشمنان طی شد

[...]

رفیق اصفهانی
 

رفیق اصفهانی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۵

 

در صفاهان که ساحت پاکش

خوش‌ترین بقعهٔ جهان آمد

تا چهل سال با نهایت فقر

عرض خود را نگاهبان آمد

با بد و نیک کرد آمد و رفت

[...]

رفیق اصفهانی
 

نورعلیشاه » دیوان اشعار » ترجیعات » شمارهٔ ۳

 

دور پرگار در میان آمد

نقطه در دایره عیان آمد

سرتوحید قطب عالم شد

مهدی آخرالزمان آمد

عکس دلدار در دلم بنمود

[...]

نورعلیشاه
 

ملک‌الشعرا بهار » مثنویات » شمارهٔ ۱ - سرگذشت شاعر در اولین مسافرت او به تهران

 

که برادر، دلم به جان آمد

کارد آخر به استخوان آمد

ملک‌الشعرا بهار
 

ملک‌الشعرا بهار » منظومه‌ها » کارنامهٔ زندان » بخش ۷۶ - تمثیل

 

مردی از فاقه در امان آمد

کارش از گشنگی به جان آمد

ملک‌الشعرا بهار
 
 
۱
۲