گنجور

میرزا حبیب خراسانی » دیوان اشعار » بخش دو » غزلیات » شمارهٔ ۲

 

نهان در خاک کن ما و توئی را

یکی کن در همه عالم دوئی را

وجودت جز طلسم جادوئی نیست

ز هم بشکن طلسم جادوئی را

بهر سوئی که پوئی ره نجوئی

[...]

میرزا حبیب خراسانی
 

میرزا حبیب خراسانی » دیوان اشعار » بخش دو » غزلیات » شمارهٔ ۱۲

 

فکر و اندیشه بیهوده چرا

حسرت بوده و نابوده چرا

گفتن و کردن بی جا و خلاف

که خداوند نفرموده چرا

از غم و حسرت دنیای دنی

[...]

میرزا حبیب خراسانی
 

میرزا حبیب خراسانی » دیوان اشعار » بخش دو » غزلیات » شمارهٔ ۲۰

 

چه شده باز چه افتاده مرا

بند بر پای که بنهاده مرا

از سرای دل و از منزل جان

سوی این ده که فرستاده مرا

کیستم چیستم از بهر چه ام

[...]

میرزا حبیب خراسانی
 

میرزا حبیب خراسانی » دیوان اشعار » بخش دو » غزلیات » شمارهٔ ۷۱

 

فلک از سینه ما دود آهی است

زمین داغ جبین روسیاهی است

چنین گفتند دانایان کزین سوی

بدان سوی فلک پوشیده راهی است

بدعوی نیستی را نام هستی

[...]

میرزا حبیب خراسانی
 

میرزا حبیب خراسانی » دیوان اشعار » بخش دو » غزلیات » شمارهٔ ۱۷۴

 

حرف ما با تو شب دوش چه بود

سخن آن لب مینوش چه بود

سخنی بود که از خاطر ما

سر بسر گشت فراموش چه بود

نشاه مستی مستان خراب

[...]

میرزا حبیب خراسانی
 

میرزا حبیب خراسانی » دیوان اشعار » بخش دو » غزلیات » شمارهٔ ۱۹۸

 

نوبتی صبح فرو کوفت کوس

رفت شب تیره بچهر عبوس

باده کشان را رسد از عرش دل

نغمه سبوح ز بانگ خروس

بر در میخانه دل حلقه زد

[...]

میرزا حبیب خراسانی
 

میرزا حبیب خراسانی » دیوان اشعار » بخش دو » غزلیات » شمارهٔ ۲۳۱

 

بنده ام بنده ولی بیخردم

خواجه با بیخردی میخردم

خواجه خود دید و پسندید و خرید

بود آگاه ز هر نیک و بدم

بنده ام بنده که از فرمان سر

[...]

میرزا حبیب خراسانی
 

میرزا حبیب خراسانی » دیوان اشعار » بخش دو » غزلیات » شمارهٔ ۲۳۳

 

دوش دو بهره نرفته ز شبم

از در آمد بت یاقوت لبم

گفتمش کیست بگو، گفت زحق

بتو من مرحمت بی سببم

گفتمش نادره یا بوالعجبی

[...]

میرزا حبیب خراسانی
 
 
sunny dark_mode