گنجور

صابر همدانی » گزیدهٔ اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳

 

ندهد دست اگر دولت دیدار مرا

آخرالامر کشد دوری دلدار مرا

پیش نگرفتم اگر راه بیابان جنون

زلف زنجیروَشَت بود نگهدار مرا

قدر حسن تو ز مشتاقی من شد معلوم

[...]

۷ بیت
صابر همدانی
 

صابر همدانی » گزیدهٔ اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۷

 

هر کجا هست دل آزار، دل زاری هست

پای مگذار در آنجا که دل آزاری هست

شود از مرغ هوا قدرت آزادی سلب

اندر آن باغ که صیاد ستمکاری هست

ز آه سرد دل ما این همه غافل منشین

[...]

۶ بیت
صابر همدانی
 

صابر همدانی » گزیدهٔ اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۴

 

در جهان زاغ اگر دعوی شهباز کند

مشت خود را بر مرغان چمن باز کند

ز آنکه شهباز نه تنها هنرش پرواز است

ورنه هر مرغ توانست که پرواز کند

کار هر بوالهوسی نیست دم از عشق زند

[...]

۸ بیت
صابر همدانی
 

صابر همدانی » گزیدهٔ اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۶

 

گر به دل آتش عشق تو شررها دارد

همچنان نالهٔ من نیز اثرها دارد

خبر از حال من و بلبل اگر می‌جویی

من به شب گریم و او نغمه سحرها دارد

دور از قافله سالا مشو در ره عشق

[...]

۷ بیت
صابر همدانی
 

صابر همدانی » گزیدهٔ اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۹

 

خرم آن روز که بودیم من و او با هم

کرده بودیم به سانِ تن و جان خو با هم

در میان من و او بود اگر فاصله‌ای

اینقدر بود که بین گره و مو با هم

گر نه از سرو قد دوست نشان می‌جویند

[...]

۹ بیت
صابر همدانی
 

صابر همدانی » گزیدهٔ اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۲

 

بی سبب نیست که تنگ است دل غافل من

دستبردی زده آن غنچه دهان بر دل من

زلفش از کارم اگر عقده گشائی نکند

من بر آنم که کسی حل نکند مشکل من

حاصلی گر بنظر میرسد از عمر منت

[...]

۹ بیت
صابر همدانی