عطار » منطقالطیر » پرسش مرغان » حکایت محمود و ایاز
گفت، با شه چون توان آویختن
این زمان خونم بخواهد ریختن
عطار » مصیبت نامه » آغاز کتاب » بخش ۲۱ - فی الصفات
شرم چیست از لطف ناآمیختن
سایهٔ خود دیدن و بگریختن
عطار » مصیبت نامه » آغاز کتاب » بخش ۲۱ - فی الصفات
جهد چیست از دیده دریا ریختن
در روش از آب گرد انگیختن
عطار » مصیبت نامه » بخش بیست و هشتم » بخش ۲ - الحكایة و التمثیل
گفت با شه چون توان آویختن
این زمان خونم بخواهد ریختن
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۱۱۵ - مطالبه کردن موسی علیهالسلام حضرت را کی خَلَقتَ خَلقاً اَهلَکتَهُم و جواب آمدن
نیست حکمت این دو را آمیختن
فرق واجب میکند در بیختن
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۵۶۵
تا کی، ای مه روی، کین انگیختن؟
خون ما بر خاک عمدا ریختن
تنگ بر بستن کمیت فتنه را
در شکارستان عشق انگیختن
کی روا باشد به کوی عاشقان،
[...]
ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۱۱۱ - حکایت شوریده ای که به کلیسای نصاری رفت
با نصاری بایدت آمیختن
خون تو اندر کلیسا ریختن
ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۱۴۷ - در بیان آرزوی کفار بازگشتن را به دنیای ظلمت سرای
بارها شستی به آبش ریختن
یا به خاک تیره اش آمیختن
ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۱۶۴ - حکایت مردی ظالم که عامل اهل بازار بود
موضع گلجان برای میختن
خاشه و آخان در آنجا ریختن
ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۲۳۳ - جواب دادن حضرت رسول صلی الله علیه و آله به جبرئیل ع
خون خود را در ره او ریختن
خاک غم بر فرق عالم بیختن
نیر تبریزی » آتشکدهٔ نیر (اشعار عاشورایی) » بخش ۳۴ - رفتن اهلبیت رسالت به جانب کوفه
نه به خون ما سپاه انگیختن
نه ز دیده اشک ماتم ریختن
جیحون یزدی » دیوان اشعار » مراثی » شمارهٔ ۷ - در شهادت حربن یزید ریاحی
دید حر کز وضع جیش انگیختن
در دو سو کار است برخون ریختن
میرزا حبیب خراسانی » دیوان اشعار » بخش دو » غزلیات » شمارهٔ ۲۸۹
نز خدایم میتوان بگریختن
نز خودی نیزم توان بگسیختن
زین تردد روز و شب کار من است
ناله و زاری و شور انگیختن
مانده ایم اندر تزلزل روز و شب
[...]