گنجور

انوری » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲۸

 

دل به عشقش رخ به خون تر می‌کند

جان ز جورش خاک بر سر می‌کند

می‌خورد خون دل و دل عشوهاش

می‌خورد چون نوش و باور می‌کند

گرچه پیش از وعده سوگندان خورد

[...]

انوری
 

جمال‌الدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۶۸

 

جورها کآن شوخ دلبر می‌کند

از دلم هر لحظه سر بر می‌کند

هر زمانی عشوه دیگر دهد

وین دل سرگشته باور می‌کند

با مه اندر حسن پهلو می‌زند

[...]

جمال‌الدین عبدالرزاق
 

عطار » مصیبت نامه » بخش بیست و چهارم » بخش ۱ - المقالة الرابعة و العشرون

 

هدهد از خود نیز در سر میکند

در سرش چیزیست سر بر میکند

عطار
 

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۱۰۰ - کشیدن موش مهار شتر را و معجب شدن موش در خود

 

که مرا از خوی من بر می‌کند

خویش را بر من چو سرور می‌کند

مولانا
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر اول - قسمت اول » بخش چهارم - قسمت دوم

 

باده نی در هر سری شر می کند

آنچنان را آنچنان تر می کند

شیخ بهایی
 

ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۲۲۰ - بی نوایی که عاشق دختر پادشاه شد

 

خویش را بر مس زند زر می کند

خاک را گوگرد احمر می کند

ملا احمد نراقی
 

عمان سامانی » گنجینة الاسرار » بخش ۳۲

 

هر زمان هنگامه‌یی سر می‌کند

گر کنم منعش، فزونتر می‌کند

عمان سامانی
 
 
sunny dark_mode