گنجور

عطار » مظهرالعجایب » بخش ۷۹ - درضمانت بهشت مر کاتب کتاب را و اسرار او فرماید

 

گه خجند واندجان را کرده سیر

گه گشاده در بخارا باب خیر

عطار
 

عطار » مظهرالعجایب » بخش ۸۰ - تنبیه در آنکه از غیرببری و بخود روی آوری تا درحجاب نمیری

 

چون نظر افتاد او را بر فقیر

گفت ای عطّار ما را دستگیر

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » آغاز کتاب » بخش ۱ - فی التوحید باری عز اسمه

 

نیست آسان وصل یار بینظیر

گر امید وصل داری خود بمیر

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » آغاز کتاب » بخش ۲ - الحكایة و التمثیل

 

هفت دریا نوش کن پس در زحیر

ز آرزوی قطرهٔ دیگر بمیر

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » آغاز کتاب » بخش ۳ - الحكایة و التمثیل

 

تو توانی کرد موئی را چو قیر

نه ببوی علتی همرنگ شیر

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » آغاز کتاب » بخش ۳ - الحكایة و التمثیل

 

ور شکستم شیشه چون طفلی اسیر

تو زلطفت برچو من طفلی مگیر

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » آغاز کتاب » بخش ۳۱ - فی الحكایة و التمثیل

 

شیرنر چون دید آتش نیست چیر

شیر پروانه بود پروانه شیر

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » آغاز کتاب » بخش ۳۳ - الحكایة ‌و التمثیل

 

هرکه او کحلی نساخت از خاک پیر

خواه پاک و خواه گو ناپاک میر

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » بخش اول » بخش ۲ - الحكایة و التمثیل

 

ظالمان کردند مردی را اسیر

ریختند آبی برو چون زمهریر

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » بخش دوم » بخش ۳ - الحكایة ‌و التمثیل

 

زهرهٔ جنبش نه و یارای سیر

هر دو بیخود گشته نه عین و نه غیر

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » بخش چهارم » بخش ۲ - الحكایة و التمثیل

 

مینترسی کاین چراغ زود میر

زود میری گر توانی زود گیر

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » بخش پنجم » بخش ۷ - الحكایة و التمثیل

 

چون شنیدی این دلیل دلپذیر

دست چون من دیگر در کاسه مگیر

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » بخش ششم » بخش ۲ - الحكایة و التمثیل

 

قوت او و آن یتیمان اسیر

آن زمان بودی که دادی گاو شیر

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » بخش ششم » بخش ۲ - الحكایة و التمثیل

 

موی همچون پنبه روئی چون زریر

با یتیمان آمده آنجا اسیر

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » بخش ششم » بخش ۳ - الحكایة و التمثیل

 

دید طفلی را مگر سفیان پیر

بلبلی را در قفس کرده اسیر

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » بخش دهم » بخش ۱ - المقالة العاشر

 

پیر گفتش هست فردوس منیر

عرصهٔ دعوت سرای دار و گیر

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » بخش یازدهم » بخش ۱ - المقالة الحادیة عشر

 

من دو مغز افتاده ام در صد زحیر

آن دو مغزم آتش است و زمهریر

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » بخش سیزدهم » بخش ۲ - الحكایة و التمثیل

 

می ز حاجب نستد آن بدر منیر

شاه گفتا هست این کار وزیر

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » بخش شانزدهم » بخش ۶ - الحكایة و التمثیل

 

کار دنیا آنچه باشد ناگزیر

آن قدر چون کرده شد آرام گیر

عطار
 
 
۱
۳
۴
۵
۶
۷
۹