گنجور

عطار » منطق‌الطیر » فی فضائل خلفا » فی فضیلةامیرالمؤمنین علی رضی الله عنه

 

هم ز اقضیکم علی جان آگه است

هم علی ممسوس فی ذات الله است

عطار
 

عطار » منطق‌الطیر » آغازکتاب » مجمع مرغان

 

بس که خشکی بس که دریا بر ره است

تا نپنداری که راهی کوته است

عطار
 

عطار » منطق‌الطیر » جواب هدهد » حکایت شیخ سمعان

 

آن دگر گفتش که دوزخ در ره است

مرد دوزخ نیست هر کو آگه است

عطار
 

عطار » منطق‌الطیر » عذر آوردن مرغان » حکایت خونیی که به بهشت رفت

 

نه ترا چشمست و نه ره کوته است

پیر در راهت قلاوز ره است

عطار
 

عطار » منطق‌الطیر » عذر آوردن مرغان » حکایت سلطان محمود و خارکن

 

محرم این پرده جان آگه است

زنده‌ای از خلق نامرد ره است

عطار
 

عطار » منطق‌الطیر » عذر آوردن مرغان » حکایت خسروی که سگ تازی خود را رها کرد

 

زانکه اینجا پای داو اژدهاست

عاشقان را سربریدن خون بهاست

عطار
 

عطار » منطق‌الطیر » عذر آوردن مرغان » حکایت مردی که از نبی اجازهٔ نماز بر مصلایی گرفت

 

گفت ما را هفت وادی در ره است

چون گذشتی هفت وادی، درگه است

عطار
 

عطار » مظهرالعجایب » بخش ۶۵ - در پند پدر فرزند را

 

هر که با انسان کامل همره است

حق تعالی از وجودش آگه است

عطار
 

عطار » مظهرالعجایب » بخش ۶۵ - در پند پدر فرزند را

 

هرکه او را اصل ایمان همره است

او ز اصل کارخانه آگه است

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » بخش سی و پنجم » بخش ۱ - المقالة الخامسة و الثلثون

 

بهترین خانها بیت اللّه است

وآن ترا هم قبله هم خلوتگه است

عطار
 

عطار » اشترنامه » بخش ۱۴ - حكایت عیسی علیه السلام با جهودان

 

جان ایشان از خدا نه آگه است

میندانند و بلاشان در ره است

عطار
 

عطار » اشترنامه » بخش ۲۲ - رسیدن سالك با پرده دوم

 

گفت استادش که این خرمن‌گه است

روشنی راه را این در ره است

عطار
 

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۱ - سر آغاز

 

آینهٔ آهن برای پوستهاست

آینهٔ سیمای جان سنگی‌بهاست

مولانا
 
 
۱
۲
۳
sunny dark_mode