گنجور

عطار » مصیبت نامه » بخش پانزدهم » بخش ۲ - الحكایة و التمثیل

 

آن یکی گفتا که جان به از زرم

رفتم اینک سوی شهر ونان خرم

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » بخش بیست و چهارم » بخش ۳ - الحكایة و التمثیل

 

چون گدائی خود آمد در خورم

گفتمش چشمی رسد تا بنگرم

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » بخش بیست و چهارم » بخش ۶ - الحكایة و التمثیل

 

گفت دور از پیش خم تا نرم نرم

خم شود از تابش خورشید گرم

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » بخش بیست و ششم » بخش ۲ - الحكایة و التمثیل

 

بنگر اکنون گر نداری باورم

کز پسم میآید اینک خواهرم

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » بخش بیست و هفتم » بخش ۱۵ - الحكایة و التمثیل

 

گفت یارب گر نمیبخشی زرم

این توانی مسجد افکن بر سرم

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » بخش بیست و هشتم » بخش ۲ - الحكایة و التمثیل

 

شاه اگردارد وگرنه باورم

گر در این تقصیر کردم کافرم

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » بخش بیست و نهم » بخش ۵ - الحكایة و التمثیل

 

گفتم آخر یادگار مادرم

مینبینم می نباید دیگرم

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » بخش سیهم » بخش ۱۲ - الحكایة و التمثیل

 

شاه گفتش از چه میگریی برم

گفت ازآن گریم که گه گه مادرم

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » بخش سی و پنجم » بخش ۸ - الحكایة و التمثیل

 

این همه غم کز دل پرخون خورم

چون نه من آورده ام من چون برم

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » بخش سی و نهم » بخش ۳ - الحكایة و التمثیل

 

چونکه شد گردان سمن بر نرم نرم

جملهٔ گلها بخاک آمد ز شرم

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » بخش چهلم » بخش ۱۸ - الحكایة و التمثیل

 

کاشکی هرگز نزادی مادرم

تا نکردی کشته نفس کافرم

عطار
 

عطار » نزهت الاحباب » بخش ۵ - غزل

 

من نمی‌دانم چه نیکو دلبرم

کز لطیفی در زر و در زیورم

عطار
 

عطار » نزهت الاحباب » بخش ۶ - بردن صبا نامۀ گل به پیش بلبل و نیاز بلبل بحضرت گل

 

گفت فرمان ترا من چاکرم

هرچه گوئی جمله پیش او برم

عطار
 

عطار » نزهت الاحباب » بخش ۲۲ - در مناجات و ختم کتاب

 

یا الهی رحمت آور از کرم

جمله را از لطف گردان محترم

عطار
 

عطار » پندنامه » بخش ۱۸ - در صفت فقر و صبر

 

گر «بپر» گوییش گوید «اشترم»

ور نهی بارش بگوید «طایرم»

عطار
 

عطار » پندنامه » بخش ۱۹ - در بیان تواضع و ترک تکلف

 

گفت شیطان «من ز آدم بهترم»

تا قیامت گشت ملعون لاجرم

عطار
 

عطار » پندنامه » بخش ۳۳ - در صفت چار چیز که از چار چیز دیگر می‌‬آید

 

هر که‌را عادت شود جود و کرم

در میان خلق گردد محترم

عطار
 

عطار » اشترنامه » بخش ۱ - بسم الله الرحمن الرحیم

 

در سوی هر ذرّهٔ چون بنگرم

از هویدائیت آنجا ره برم

عطار
 

عطار » اشترنامه » بخش ۱۲ - حكایت شهباز و صیاد

 

سبزه زاری هم چنان باغ ارم

باغ جنّت جایگاهی بس خرم

عطار
 

عطار » اشترنامه » بخش ۱۲ - حكایت شهباز و صیاد

 

گفت این را من به پیش شه برم

کام خود را باز در چنگ آورم

عطار
 
 
۱
۲
۳
۴
۵
۱۳
sunny dark_mode