×
عطار » الهی نامه » بخش اول » (۱) حکایت زن صالحه که شوهرش به سفر رفته بود
بپرسیدش که ای زن کیستی تو
که همچون مردهٔ میزیستی تو
عطار » الهی نامه » بخش ششم » (۹) حکایت شیخ ابوالقاسم همدانی
بپرسیدند کآخر کیستی تو
که مرده گوئیا میزیستی تو
عطار » الهی نامه » بخش نوزدهم » (۲) حکایت عیسی علیه السلام
مسیحش گفت پیرا کیستی تو
چه وقتی مُردی و کَی زیستی تو
عطار » بیان الارشاد (مفتاح الاراده) » بخش ۱۲ - در بیان مرد دین و شرح پیر فرماید
شوی طالب که تا خود کیستی تو
درین دنیا ز بهر چیستی تو
عطار » هیلاج نامه » بخش ۳۳ - در حقیقت سرّ منصور و دریافتن اعیان گوید
تو میدانی که اینجا کیستی تو
در این پرگار بهر چیستی تو
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۵۲ - در صفت جان و اثبات توحید کل فرماید
چو خود را مینبینی کیستی تو
در این معنی بگو تا چیستی تو
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۶۸ - سؤال کردن امیرالمؤمنین و امام المتّقین اسداللّه الغالب علی ابن ابی طالب علیه السّلام و جواب دادن نی در اسرارها فرماید
ز من پرسید حیدر کیستی تو
بگو کاین جایگه بر چیستی تو
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۹۰ - در جواب دادن حسین منصور بایزید را قدّس اللّه روحهما فرماید
بگویم باتو تا خود کیستی تو
در این عالم برای چیستی تو
وحشی بافقی » ناظر و منظور » رفتن شاهزاده منظور به شکار و باز را بر کبک انداختن و شام فراق ناظر را به صبح وصال مبدل ساختن
خروشان شد که آیا کیستی تو
ملک یا حور آیا چیستی تو
فایز » ترانههای فایز بر اساس نسخهای دیگر » دوبیتیها » شمارهٔ ۳۵۰
دلا دیدی جدایی زیستی تو
نه فولاد و نه سنگی چیستی تو؟
نمردی از خدنگ رستم هجر
به ای رویین تن آخر کیستی تو؟