فردوسی » شاهنامه » پادشاهی گشتاسپ صد و بیست سال بود » بخش ۲۴ - سخن دقیقی
بدان تنگی اندر همی زیستی
زمان تا زمان زار بگریستی
عیوقی » ورقه و گلشاه » بخش ۱۱ - شعر گفتن ربیع ابن عدنان
بگو ای خرف گشته تو کیستی
وزین آمدن بر پی چیستی؟
ناصرخسرو » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۶۷
مردم اگر این تن ساسیستی
جز که یکی جانور او کیستی؟
جانوران بندهش گشتی اگر
مردم تو جوهر ناریستی
رمز سخنهای من ار دانیی
[...]
اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۱۵ - در مولود پسر جمشید گوید
شب و روز بی خواب و خور زیستی
زمانی نبودی که نگریستی
عنصرالمعالی » قابوسنامه » باب نهم: اندر ترتیب پیری و جوانی
مرگ به پیری و جوانیستی
پیر بمردی و جوان زیستی
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۶ - داستان رستم پور زال در هفت ده سالگی و جنگ کردن او با ببر بیان قسمت اول
سلیح دار گفتا که تو کیستی
چنین تند و تیز از پی چیستی
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۶ - داستان رستم پور زال در هفت ده سالگی و جنگ کردن او با ببر بیان قسمت اول
بگو نام تا دانمت کیستی
چنین تند و تیز از پی چیستی
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۷ - داستان رستم پور زال در هفت ده سالگی و جنگ کردن او با ببر بیان قسمت دوم
که من باز دانم که تو کیستی
بدین دشت کین از پی چیستی
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۳۸ - رفتن فرامرز به جنگ کناس دیو (و) کشته شدن کناس به دست فرامرز
بدو گفت کای آدمی کیستی
چنین آمده در پی چیستی
عثمان مختاری » شهریارنامه » بخش ۱۰۲ - کشتن فرامرز برادر گشتاسپ طهماسپ را گوید
بدو گفت طهماسپ تو کیستی
چنین از پی کینه بر چیستی
ایرانشان » کوشنامه » بخش ۱۱۲ - درمان کردن پزشک هندی ضحاک ماردوش را
بپرسید هر کس که تو کیستی
به درگاه شاه از پی چیستی
ایرانشان » کوشنامه » بخش ۱۶۸ - زناشویی کوش با دختر نوشان
ز مهرش بخستی و بگریستی
بدان سختی اندر همی زیستی
ایرانشان » کوشنامه » بخش ۱۷۱ - دختر خواستن کوش از شهرهای چین
بخستی دلش سخت و بگریستی
بدان شور بختی همی زیستی
نظامی » خمسه » اسکندرنامه - بخش اول: شرفنامه » بخش ۱ - به نام ایزد بخشاینده
قرار همه هست بر نیستی
تویی آنکه بر یک قرار ایستی
نظامی » خمسه » اسکندرنامه - بخش اول: شرفنامه » بخش ۲۷ - نشستن اسکندر بر جای دارا
بسی سالها در جهان زیستی
ز کار جهان بیخبر نیستی
نظامی » خمسه » اسکندرنامه - بخش اول: شرفنامه » بخش ۴۵ - مهمانی کردن خاقان چین اسکندر را
مخور جمله، ترسم که دیر ایستی
به پیرانه سر بَد بوَد نیستی
عطار » اسرارنامه » بخش چهاردهم » بخش ۱ - المقاله الرابع عشر
خوشستی زندگانی و کیستی
اگر نه مرگ ناخوش درپیستی
عطار » مظهرالعجایب » بخش ۱۷ - نقل سخنی از شیخ عبدالله خفیف شیرازی معروف بشیخ کبیر
تو ندانستی که تو خود چیستی
وندرین دنیا برای کیستی