گنجور

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی بهرام گور » بخش ۱۸

 

دگر هفته تنها به نخچیر شد

دژم بود با ترکش و تیر شد

فردوسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۲۶ - رفتن گرشاسب به نزد ضحاک

 

چو بر هوش می‌خواره می چیر شد

سران را سر از خرّمی زیر شد

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۹۹ - برون آوردن شاه قیروان لشگر به جنگ

 

هوا پر تف خشت و شمشیر شد

دل ریگ تشنه ز خون سیر شد

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۱۱۸ - نامه گرشاسب به فغفور چین

 

سرشکش همه گوهر و قیر شد

گهر دانش و قیر زنجیر شد

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۱۲۷ - آمدن فغفور به جنگ نریمان

 

زمین آنکه از بر بد از زیر شد

جهان را دل از خویشتن سیر شد

اسدی توسی
 

مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » مسمطات » شمارهٔ ۲ - وصف بهار و مدح منصور بن سعید

 

روزگارم در سر و کار بتی دلگیر شد

کودکم چون بخت برنا بوده من پیر شد

روزم از بس ظلمت اندوه و غم چون قیر شد

شیر رویم قیر گشت و قیر مویم شیر شد

مسعود سعد سلمان
 

عثمان مختاری » شهریارنامه » بخش ۳۷ - بردن شهریار شنگاوه را به پیش ارژنگ شاه گوید

 

زبس کز دو جانب روان تیر شد

سپر در کف هر دو کفگیر شد

عثمان مختاری
 

عثمان مختاری » شهریارنامه » بخش ۸۲ - جواب نامه نوشتن فرانک به شهریار گوید

 

اگر حسن آن مه جهانگیر شد

ملاحت ستیزان کشمیر شد

عثمان مختاری
 

عثمان مختاری » شهریارنامه » بخش ۸۹ - جنگ زوراه با ارهنگ دیو گوید

 

کمند دلیران گلوگیر شد

کمان گوشه گیر و روان تیر شد

عثمان مختاری
 

عثمان مختاری » شهریارنامه » بخش ۱۱۲ - رفتن فرانک با دلارام در شکارگاه گوید

 

کمندش گلو گیر نخجیر شد

گریزان ز شمشیر او شیر شد

عثمان مختاری
 

نظامی » خمسه » اسکندرنامه - بخش دوم: خردنامه » بخش ۳۸ - وصیت نامه اسکندر

 

چو مرگ آمد آن تیغ زنجیر شد

نه زنجیر دام گلوگیر شد

نظامی
 

نظامی » خمسه » مخزن الاسرار » بخش ۳۱ - داستان سگ و صیاد و روباه

 

دی که ز پیش تو به نخجیر شد

تیز تکی کرد و عدم‌گیر شد

نظامی
 

عطار » مظهرالعجایب » بخش ۴ - در نعت اولاد مرتضی علیهم السلام که قرةالعین رسولند

 

زین سخن حاسد اگر دلگیر شد

همچو خرّ لاغر ما پیر شد

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » آغاز کتاب » بخش ۱ - فی التوحید باری عز اسمه

 

چون شکوفه از شکفتن سیرشد

ز اشتیاقت روز طفلی پیر شد

عطار
 

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۱ - سرآغاز

 

هر که جز ماهی ز آبش سیر شد

هرکه بی روزیست روزش دیر شد

مولانا
 

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۱۰۳ - بقیهٔ قصهٔ پیر چنگی و بیان مخلص آن

 

چون برآمد روزگار و پیر شد

بازِ جانْشْ از عجز، پشّه‌گیر شد

مولانا
 

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۱ - سر آغاز

 

مدتی این مثنوی تأخیر شد

مهلتی بایست تا خون شیر شد

مولانا
 
 
۱
۲
۳
۵