قطران تبریزی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۹۰
ما دل ز هوای مهر تو ببریدیم
مهر تو فروختیم و دل بخریدیم
از جور و جفا و کین تو آن دیدم
کز هیچکسی بداستان نشنیدیم
سنایی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۸۱
ما فوطه و فوطه پوش دیدیم
تسبیح مراییان شنیدیم
بر مسند زاهدان گذشتیم
در عالم عالمان دویدیم
هم ساکن خانقاه بودیم
[...]
سنایی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۹۴
زان یک نظر نهان که ما دزدیدیم
دور از تو هزار درد و محنت دیدیم
اندر هوست پردهٔ خود بدریدیم
تو عشوه فروختی و ما بخریدیم
سنایی » دیوان اشعار » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۱۳۵ - این قطعه را بر گور نظام الملک محمد نوشتند
ما فرش بزرگی به جهان باز کشیدیم
صد گونه شراب از کف اقبال چشیدیم
آن جای که ابرار نشستند نشستیم
وان راه که احرار گزیدند گزیدیم
گوش خود و گوش همه آراسته کردیم
[...]
سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » هزلیات » غزلیات » شمارهٔ ۲۷
ما فرش بزرگی به جهان باز کشیدیم
بس . . . ن غلامان نکو روی دریدیم
شلوار عروسان زره زلف گشادیم
بر گنبد ترکان پریچهره خزیدیم
بس گنده مغلوک کهن را یله کردیم
[...]
عینالقضات همدانی » تمهیدات » تمهید اصل سادس - حقیقت و حالات عشق
زان یک نظر نهان که ما دزدیدیم
دور از تو هزار گونه محنت دیدیم
در کوی هوس پردۀ خود بدریدیم
تو عشوه فروختی و ما بخریدیم
انوری » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۳۴
آخر به مراد دل رسیدیم
خود را و ترا به هم بدیدیم
از زلف تو تابها گشادیم
وز لعل تو شربها چشیدیم
بیآنکه فراق همنفس بود
[...]
میبدی » کشف الاسرار و عدة الابرار » ۳- سورة آل عمران- مدنیة » ۲۳ - النوبة الثالثة
سر جمله بدانید که در عالم پاداش
آنها که درین راه بدادیم بدیدیم
ما را همه مقصود ببخشایش حق بود
المنّة للَّه که بمقصود رسیدیم.
میبدی » کشف الاسرار و عدة الابرار » ۳۶- سورة یس - مکیة » ۲ - النوبة الثالثة
آنجای که ابرار نشینند نشستیم
صد گونه شراب از کف اقبال چشیدیم
ما را همه مقصودی بخشایش حق بود
المنّة للَّه که بمقصود رسیدیم
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۹۵ - اجرام کواکب
جوابش داد کاین ما هم شنیدیم
درستی را بدان قایم ندیدیم
عطار » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۰۴
تا دردی درد او چشیدیم
دامن ز دو کون در کشیدیم
با هم نفسی ز درد عشقش
در کنج فنا بیارمیدیم
بر بوی یقین که بو که بینیم
[...]
عطار » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۰۶
چه مقصود ار چه بسیاری دویدیم
که از مقصود خود بویی ندیدیم
بسی زاری و دلتنگی نمودیم
بسی خواری و بی برگی کشیدیم
بسی در گفتگوی دوست بودیم
[...]
عطار » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۰۷
دردا که درین بادیه بسیار دویدیم
در خود برسیدیم و بجایی نرسیدیم
بسیار درین بادیه شوریده برفتیم
بسیار درین واقعه مردانه چخیدیم
گه نعرهزنان معتکف صومعه بودیم
[...]
عطار » مختارنامه » باب اول: در توحیدِ باری عزّ شأنه » شمارهٔ ۶۲
سی سال به صد هزار تک بدویدیم
تا از ره تو به درگهت برسیدیم
سی سال دگر گرد درت گردیدیم
چوبک زنِ بام و عسسِ در، دیدیم
عطار » الهی نامه » بخش یازدهم » (۱۲) حکایت دیوانه
خرد دادیم و خر طبعی خریدیم
ادب دادیم و گستاخی گزیدیم
عطار » الهی نامه » بخش هجدهم » (۳) حکایت مأمون خلیفه با غلام
نه چندان ظلم کرد و ما کشیدیم
که دیدیم از کسی یا ما شنیدیم
عطار » اسرارنامه » بخش یازدهم » بخش ۱ - المقاله الحادی عشر
بهر رنجی که ما اینجا کشیدیم
بهر دردی و اندوهی که دیدیم
عطار » اسرارنامه » بخش دوازدهم » بخش ۱۱ - الحکایه و التمثیل
به هر پر کان کسی پرد پریدیم
به هر تک کان کسی بدود دویدیم
عطار » اسرارنامه » بخش دوازدهم » بخش ۱۱ - الحکایه و التمثیل
بسی مردی بکردیم و چخیدیم
کنون نادیده بویی ناپدیدیم
عطار » اسرارنامه » بخش بیست و دوم » بخش ۶ - الحکایه و التمثیل
بسی گفتیم و خاموشی گزیدیم
ز گویایی به خاموشی رسیدیم