گنجور

عطار » الهی نامه » بخش یازدهم » (۹) حکایت حبشی که پیش پیغامبر آمد

 

گناهت ذرّه ذرّه دیده باشد

ولیکن از کَرَم پوشیده باشد

عطار
 

عطار » هیلاج نامه » بخش ۱ - بسم الله الرحمن الرحیم

 

صفاتت انبیا چون دیده باشد

ز تو گفته ز تو بشنیده باشد

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۴۹ - و ایضاً در اسرار شیطان فرماید

 

کسی کو مر ترا بگزیده باشد

در اوّل عزت تو دیده باشد

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۹ - بود این آن زمان از خویش پنهان

 

رخ دلدار اینجا دیده باشد

ابا او گفته و بشنیده باشد

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۱۵ - در صفات آیینۀ دل و کشف اسرار حقیقت در نمود صور فرماید

 

که این مر هیچکس نادیده باشد

نه کس این گفته نه بشنیده باشد

عطار
 

اوحدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۴۷

 

او همانا نابهٔ شبهای من نشنیده باشد

ورنه هم بر گریهای زار من بخشیده باشد

نی، چه باک از نالهٔ من لاله‌رویی را؟ که صد پی

همچو گل برگریهٔ شبگیر من خندیده باشد

ماه گردون از برای گرد خاک آستانش

[...]

اوحدی
 

سلمان ساوجی » جمشید و خورشید » بخش ۷۸ - بزم آرائی جمشید

 

گمان می‌برد کو رنجیده باشد

ز مهر جم دلش گردیده باشد

سلمان ساوجی
 

سیف فرغانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۹۱

 

هرچند دیده هرگز رویت ندیده باشد

جز روی تو نبیند آنراکه دیده باشد

در خوبی رخ تو من تیره دل چه گویم

کآیینه همچو رویت رویی ندیده باشد

گر روی تو زبستان روزی خراج خواهد

[...]

سیف فرغانی
 

کمال خجندی » غزلیات » شمارهٔ ۳۰۸

 

از پرده هرکه رویتْ یک روز دیده باشد

کس در نظر نیارد؛ گر نورِ دیده باشد

صورت‌نگار داند کز ماه چربد آن رخ

با صورت تو مه را گر بر کشیده باشد

از حالت زلیخا آن بو برَد که چون گل

[...]

کمال خجندی
 

ابن عماد » روضة المحبین » بخش ۲۸ - نامۀ پنجم از زبان عاشق

 

آن کو غم عشق دیده باشد

در عشق بلا کشیده باشد

ابن عماد
 

محتشم کاشانی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۱

 

گر خاطرش آرمیده باشد

یک لطف ز شاه دیده باشد

محتشم کاشانی
 

میلی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۸۳

 

دل من چون مرغ بسمل، دمی آرمیده باشد

که به خاک و خون به راهش، دو سه دم تپیده باشد

ز ستمگری پیشمان شده و در اضطرابم

که ز کرده‌ها مبادا المی کشیده باشد

چو رسد رقیب غمگین، ز پی تسلّی خود

[...]

میلی
 

عرفی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۸۲

 

به لحد چگونه زین غم، دلم آرمیده باشد

که لبی چنان به مرگم، چو تویی گزیده باشد

اثر از نمک چو یابد، دلم از شراب دایم

که ز جام قطرهٔ می، ز لبش چکیده باشد

چو رود، ملول گردم، ز برم ، کناره سوزد

[...]

عرفی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۵۱۰

 

چه گل از خودآن مرده دل چیده باشد

که زخمی به درویش نخندیده باشد

تواند به مجنون کسی کرد کاوش

که پیشانی شیرخاریده باشد

کسی را رسد پا به دامن کشیدن

[...]

صائب تبریزی
 

فیض کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۰۳

 

خنک دیدهٔ کان ترا دیده باشد

ز گلزار حسنت گلی چیده باشد

سراپا نظر گشته باشد کسی کو

جمال ترا یک نظر دیده باشد

چه دیده است چشمیکه رویت ندیده

[...]

فیض کاشانی
 

فیض کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۰۴

 

هر آنکسکه خود را پسندیده باشد

بهر مویش ابلیس خندیده باشد

نباشد پسندیده جز آنکه حقش

در آیات قرآن پسندیده باشد

ز انوار ایمان و اسرار عرفان

[...]

فیض کاشانی
 

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۷۴

 

کسی معنی بحر فهمیده باشد

که چون موج برخویش پیچیده باشد

چو آیینه پر ساده است این‌ گلستان

خیال تو رنگی تراشیده باشد

کسی را رسد ناز مستی‌ که چون خط

[...]

بیدل دهلوی
 

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲۰۸

 

تغافل‌چه‌خجلت‌به‌خود چیده‌باشد

که آن نازنین سوی ما دیده باشد

حنابی‌ست رنگ بهار سرشکم

بدانم به پای که غلتیده باشد

طرب مفت دل‌گرهمه صبح شبنم

[...]

بیدل دهلوی
 

سعیدا » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۸۵

 

کسی گرد کوی تو گردیده باشد

که صد بار سر زیر پا دیده باشد

کسی طاقت آتش حسن دارد

که چون زلف بر خویش پیچیده باشد

کسی را ز زلف تو باشد سراغی

[...]

سعیدا
 
 
۱
۲