گنجور

 
کمال خجندی

از پرده هرکه رویتْ یک روز دیده باشد

کس در نظر نیارد؛ گر نورِ دیده باشد

صورت‌نگار داند کز ماه چربد آن رخ

با صورت تو مه را گر بر کشیده باشد

از حالت زلیخا آن بو برَد که چون گل

پیراهن صبوری صد جا دریده باشد

دزدیده حسن یوسف دیدند و کف بریدند

زین شیوه دست دزدان دایم بریده باشد

دارد مه نو اینک خون‌ها به گِرد ناخن

انگشت حیرت از تو شاید گزیده باشد

از قطره‌های اشک است از چشم عندلیبان

هر شبنمی که بر گل یک‌ یک چکیده باشد

آه کمال دانم شب‌ها شنیده باشی

کیوان شنید صد ره، مه هم شنیده باشد

 
 
 
جشنوارهٔ رزم‌آوا: نقالی و روایتگری شاهنامه
سیف فرغانی

هرچند دیده هرگز رویت ندیده باشد

جز روی تو نبیند آنراکه دیده باشد

در خوبی رخ تو من تیره دل چه گویم

کآیینه همچو رویت رویی ندیده باشد

گر روی تو زبستان روزی خراج خواهد

[...]

صامت بروجردی

چون من ستمکشی کس مشگل که دیده باشد

ور خود ندیده باشد از کس شنیده باشد

ای شمر کی ز جانان کس جان بریده باشد

هرکس شراب فرقت روزی چشیده باشد

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه