نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۶۷ - رفتن خسرو سوی قصر شیرین به بهانهٔ شکار
چو شاه آمد نگهبانان دویدند
زر افشاندند و دیباها کشیدند
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۱۱۶ - در خواب دیدن خسرو پیغمبر اکرم را
به هر گنجینهای یک یک رسیدند
متاعی را که ظاهر بود دیدند
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۱۱۷ - نامه نبشتن پیغمبر به خسرو
تو آن سنگیندلان را بین که دیدند
به تأیید الهی نگرویدند
نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۱۱ - آغاز داستان
هر نیل که بر رُخش کشیدند
افسون دلی بر او دمیدند
نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۱۲ - عاشق شدن لیلی و مجنون به یکدیگر
چون بر کف او ترنج دیدند
از عشق چو نار میکفیدند
نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۱۲ - عاشق شدن لیلی و مجنون به یکدیگر
از بس که چو سگ زبان کشیدند
زآهو بره سبزه را بریدند
نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۱۴ - رفتن پدر مجنون به خواستاری لیلی
چون عامریان سخن شنیدند
جز باز شدن دری ندیدند
نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۱۶ - بردن پدر مجنون را به خانهٔ کعبه
بیچارگی ورا چو دیدند
در چارهگری زبان کشیدند
نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۱۶ - بردن پدر مجنون را به خانهٔ کعبه
هر نیک و بدی کزاو شنیدند
در نیک و بدی زبان کشیدند
نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۲۲ - جنگ کردن نوفل با قبیلهٔ لیلی
آن هردو سپه ز هم بریدند
بر معرکه خوابگه گزیدند
نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۲۲ - جنگ کردن نوفل با قبیلهٔ لیلی
چون خواهش یکدگر شنیدند
از کینهکشی عنان کشیدند
نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۲۴ - مصاف کردن نوفل بار دوم
خصمان چو خروش او شنیدند
در حرب شدند و صف کشیدند
نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۲۷ - بردن پیرزن مجنون را در خرگاه لیلی
خویشان چو ازو خبر شنیدند
رفتند و ندیدنی بدیدند
نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۲۹ - آگاهی مجنون از شوهر کردن لیلی
بسیار جفای زن کشیدند
وز هیچ زنی وفا ندیدند
نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۳۳ - انس مجنون با وحوش و سباع
آنرا که رضای او ندیدند
حالیش درندگان دریدند
نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۳۹ - آگاهی مجنون از وفات مادر
خویشان چو خروش او شنیدند
یک یک ز قبیله میدویدند
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۱۷ - پاسخ دادن بهرام ایرانیان را
شهپرستان که مهر شه دیدند
وان سخنهای نغز بشنیدند
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۳۲ - نشستن بهرام روز آدینه در گنبد سپید و افسانه گفتن دختر پادشاه اقلیم هفتم
چون کنیزان نشان او دیدند
وز نشانهای باغ پرسیدند
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۳۲ - نشستن بهرام روز آدینه در گنبد سپید و افسانه گفتن دختر پادشاه اقلیم هفتم
خواجه را در حجابگه دیدند
حاجبانه ز کار پرسیدند