گنجور

فردوسی » شاهنامه » ضحاک » بخش ۷

 

که اندر شب تیره خورشید بود

جهان را ازو دل پرامید بود

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی کسری نوشین روان چهل و هشت سال بود » بخش ۱ - آغاز داستان

 

جهاندار کسری چو خورشید بود

جهان را ازو بیم و امید بود

فردوسی
 

سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۴۳ - خواندن نصیحت نامه نوش زاد بن جمشید

 

پدرمان که پرمایه جمشید بود

به بالین من خفته چون بید بود

سرایندهٔ فرامرزنامه
 

سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱۸۱ - صفت جنگ کردن خورشید

 

یکی مرد بد دوست خورشید بود

فراوان به خورشیدش امید بود

سرایندهٔ فرامرزنامه
 

عطار » وصلت نامه » بخش ۱۳ - شرحی از حکایت سلطان محمود با شیخ لقمان سرخسی

 

جان او پرگوهر توحید بود

از ره تحقیق بی‌تقلید بود

عطار
 

عطار » اشترنامه » بخش ۲۷ - رسیدن سالك وصول با پرده ششم

 

یک تتق مانندهٔ خورشید بود

روشنی مانندهٔ ناهید بود

عطار
 

اوحدالدین کرمانی » دیوان رباعیات » الباب الاول: فی التوحید و التقدیس و الذکر و نعت النبوة » شمارهٔ ۱۰

 

آن را که دلش خانهٔ توحید بود

در کون و مکان طالبِ تجرید بود

وآن را که شب و روز بود بر درِ او

شبها همه قدر و روزها عید بود

اوحدالدین کرمانی
 

اوحدالدین کرمانی » دیوان رباعیات » الباب الثالث: فی ما یتعلق باحوال الباطن و المرید » شمارهٔ ۲۰۲

 

آن را که دلش خانهٔ توحید بود

در کون و مکان طالب تجرید بود

او را که شب و روز بود بر در او

شبها همه قدر و روزها عید بود

اوحدالدین کرمانی
 

کمال‌الدین اسماعیل » قطعات » شمارهٔ ۱۶۸ - وله ایضا

 

قدری شراب از رضیّ الّدین بخواستم

میداد وعده مدّتهای مدید بود

ناگاه دوش وعدة خود را وفا نمود

والحق ز خرّمی شب من روز عید بود

دیدم غلامکی و یکی ظرف مختصر

[...]

کمال‌الدین اسماعیل
 

سعدی » مواعظ » مفردات » شمارهٔ ۳۲

 

سگ هم از کوچکی پلید بود

اصل ناپاک از او پدید بود

سعدی
 

سعدی » بوستان » باب چهارم در تواضع » بخش ۱۸ - حکایت حاتم اصم

 

همه ضعف و خاموشیش کید بود

مگس قند پنداشتش قید بود

سعدی
 

اوحدی » جام جم » بخش ۱۱۹ - در ذکر معاد و تجرد کلی

 

نفس اگر پاک و گر پلید بود

منزل هر یکی پدید بود

اوحدی
 

فصیحی هروی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۷۶

 

شوخی که گلش بهار امید بود

با تنباکوش الفت جاوید بود

هم عارض خورشید بپوشد از ناز

ز آن ابر که خانه‌زاد خورشید بود

فصیحی هروی
 

سلیم تهرانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۹۱

 

چو حسن سبز تمنای اهل دید بود

مباش گو به چمن گل چو سرو و بید بود

به بزم شوق، پی آب خوردن دل ما

سفال سبز به از چینی سفید بود

فلک چگونه گشاید دری به روی کسی

[...]

سلیم تهرانی
 

قدسی مشهدی » رباعیات » شمارهٔ ۳۱۰

 

از نور رخت، سها چو خورشید بود

آن کش تو نه ای امید، نومید بود

تو عین بقا و دیگران محض فنا

هرکی به تو زنده گشت، جاوید بود

قدسی مشهدی
 

قدسی مشهدی » رباعیات » شمارهٔ ۳۱۱

 

دل را به دعای تو صد امید بود

با لطف تو چشم ثمر از بید بود

گر پیروی تو می‌کنم، معذورم

شک نیست که صبح، پیر خورشید بود

قدسی مشهدی
 

فیاض لاهیجی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۹۱

 

امشب که در چمن ز قدومش نوید بود

خلوت‌سرای غنچه گلستان عید بود

دیدیم در چمن عجب آیین اتّحاد

گل داشت ز خم کاری و بلبل شهید بود

یک عمر در میانة ما و نگاه دوست

[...]

فیاض لاهیجی
 

حزین لاهیجی » غزلیات » شمارهٔ ۳۸۰

 

محرومی وصال تو دل را نوید بود

صبح امید آینه، چشم سفید بود

در دیده می تپید چو بسمل به خون دل

کز تیغ دوری تو نگاهم شهید بود

شب داشتیم بزم خوشی با خیال تو

[...]

حزین لاهیجی
 

حزین لاهیجی » رباعیات » شمارهٔ ۹۸

 

ای آنکه غم تو عیش جاوید بود

جاوید، نوید وصلت امّید بود

فرماندهی کشور خوبی از توست

بازیگر میدان تو، خورشید بود

حزین لاهیجی
 

ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۸۸ - در مذمت تقلید و نکوهش ارباب آن

 

چون بنای کار بر تقلید بود

کی ز حق او قابل تأیید بود

ملا احمد نراقی
 
 
۱
۲