گنجور

مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۰۸

 

چو درد گیرد دندان تو عدو گردد

زبان تو به طبیبی بگرد او گردد

یکی کدو ز کدوها اگر شکست آرد

شکسته بند همه گرد آن کدو گردد

ز صد سبو چو سبوی سبوگری برد آب

[...]

مولانا
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۲۷۴

 

منحرف از نگه آن قبله ابرو گردد

این ترازوی سبکروح به یک مو گردد

بی سخن می برد از هوش نظربازان را

آه ازان روز که آن چشم سخنگو گردد

سرو را فاخته از طوق به زنجیر کشد

[...]

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۲۷۵

 

از نظر بازی من چشم سخنگو گردد

پرده خواب ز شوخی رم آهو گردد

چون حنا کز سفر هند شود غالیه رنگ

خون دل مشک در آن حلقه گیسو گردد

می شود تیره ز یاد گنه آیینه دل

[...]

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۶۸۳

 

ملایمت سپر خصم تندخو گردد

شراب شیشه شکن عاجز کدو گردد

به چشم خویش جهان را سیه کند چو عقیق

ز ساده لوحی خود هرکه نامجو گردد

صدف عبث دهنی باز می کند به سؤال

[...]

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۶۸۴

 

ملایمت سپر خصم تندخو گردد

شراب شیشه شکن عاجز کدو گردد

به جوی رفته دگر بار آب می آید

که خاک باده کشان عاقبت سبو گردد

اگر تو چشم توانی ز هر دو عالم بست

[...]

صائب تبریزی
 

بلند اقبال » دیوان اشعار » ترکیبات » شمارهٔ ۴ - دراحوال خود گوید

 

آصفی کوکه چاره جو گردد

چاره درد من از اوگردد

بلند اقبال
 

ملک‌الشعرا بهار » منظومه‌ها » کارنامهٔ زندان » بخش ۲ - گفتار دوم در خلقت جهان

 

گاه گل گشته‌، گه سبو گردد

تا سزاوار بزم او گردد

ملک‌الشعرا بهار
 

میرزاده عشقی » نمایشنامه » نمایشنامهٔ ایدآل پیرمرد دهگانی یا سه تابلوی مریم » بخش ۴ - تابلوی سوم: سرگذشت پدر مریم و ایدآل او

 

تمامِ مملکت آن روز زیر و رو گردد

که قهر ملت با ظلم روبه‌رو گردد

به خائنین زمین، آسمان عَدو گردد

زمان کشتن افواجِ مرده‌شو گردد

میرزاده عشقی