عطار » منطقالطیر » عذر آوردن مرغان » سوگواری مردی که بیقرار و پند بیدلی به او
کای جهان نادیدهٔ من چون شدی
هیچ نادیده جهان بیرون شدی
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۴۵۲
ای دل نگویی چون شدی ور عشق روزافزون شدی
گاهی ز غم مجنون شدی گاهی ز محنت خون شدی
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۱۴ - خاریدن روستایی در تاریکی شیر را به ظن آنک گاو اوست
گفت شیر ار روشنی افزون شدی
زهرهاش بدریدی و دل خون شدی
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۲۶ - فرمودن والی آن مرد را کی این خاربن را کی نشاندهای بر سر راه بر کن
هر دمی آن خاربن افزون شدی
پای خلق از زخم آن پر خون شدی
محمد کوسج » برزونامه (بخش کهن) » بخش ۳۳ - بیرون آوردن پهلوانان ایران از بند پیلسم
تو بسیار در بند وارون شدی
پذیره به پیش بلا چون شدی
جامی » هفت اورنگ » سلامان و ابسال » بخش ۳۵ - در صفت کمانداری و تیراندازی وی
گر نه مانع سختی گردون شدی
از خط دور افق بیرون شدی
محتشم کاشانی » دیوان اشعار » ترکیببندها » شمارهٔ ۱ : باز این چه شورش است که در خلق عالم است
کاش آن زمان سرادقِ گردون، نگون شدی
وین خرگه بلندستون، بیستون شدی
کاش آن زمان درآمدی از کوه تا به کوه-
سیل سیه؛ که روی زمین، قیرگون شدی
کاش آن زمان ز آه جهانسوز اهل بیت
[...]
آذر بیگدلی » دیوان اشعار » حکایات » شمارهٔ ۱۷ - حکایت
چو هر روز جاه وی افزون شدی
حسد پیشگان را جگر خون شدی
یغمای جندقی » دیوان اشعار » مثنویات » صکوک الدلیل » بخش ۱۸ - تلبیس اول
گرفتم که در مال قارون شدی
زرفعت چو عیسی به گردون شدی
نیر تبریزی » لآلی منظومه » بخش ۲ - در مراثی مولی الکونین حضرت ابی عبدالله الحسین علیه السلام فرماید
کای رایت هدی؛ تو چرا سرنگون شدی؟
در موج خون چگونه فتادی و چون شدی؟
ای دست حق که علت ایجاد عالمی
علت چه شد که در کف دونان زبون شدی؟
امروز در ممالک جان، دست دست تو ست
[...]
ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل چهارم - ترکیببندها » شمارهٔ ۳ - هفت بند نینوایی
کاش آن زمان که از سر زین سرنگون شدی
سیماب وار، جسم زمین بی سکون شدی
الهامی کرمانشاهی » شاهدنامه (چهار خیابان باغ فردوس) » خیابان سوم » بخش ۶۰ - بردن مرغ خون آلود خبر قتل امام علیه السلام
روانم ز تن کاش بیرون شدی
از آن پیش کاین شیشه پرخون شدی
غروی اصفهانی » دیوان کمپانی » مدایح و مراثی » مدایح و مراثی سید الشهداء علیه السلام » شمارهٔ ۳ - فی جواب المحتشم علیه الرحمه
کاش آنزمان سرای طبیعت نگون شدی
وز هم گسسته رابطۀ کاف و نون شدی
کاش آن زمانکه کشتی ایمان بخون نشست
فُلک فلک ز موج غمش غرقه خون شدی
کاش آن زمان که رایت دین بر زمین فتاد
[...]
ملکالشعرا بهار » منظومهها » چهار خطابه » خطابهٔ اول
چون پی آن بخت همایون شدی
کاوه بدی باز فریدون شدی
صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۵۸ - نصیحت
گمان کن که از مال قارون شدی
بحکمت فزون از فلاطون شدی
پروین اعتصامی » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۳۶
تو بلند آوازه بودی، ای روان
با تن دون یار گشتی دون شدی
صحبت تن تا توانست از تو کاست
تو چنان پنداشتی کافزون شدی
بسکه دیگرگونه گشت آئین تن
[...]