گنجور

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » هزلیات » قطعات » شمارهٔ ۱۰ - ای پسر

 

ای پسر گر به . . . س شوی چو بزرگان

از پی تو خوان نهند و شمع فروزند

پس مشو از بهر آنکه از پی یک . . . س

کینه ز گربه بده طریق بتوزند

پره بینی کنند و کوس ببرند

[...]

سوزنی سمرقندی
 

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » مسمطات » شمارهٔ ۲ - در مدح صدرالدین

 

هرکه خواهد کز شرف بر آسمان پهلو زند

چنگ در فتراک صاحبدولتی چون تو زند

وانکه یک گام از خط فرمان تو یکسو زند

چرخ نگذارد مران یک گام را تا دو زند

دهر بر اعدای تو تیغ از دل و بازو زند

[...]

سوزنی سمرقندی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۱۸ - حکایت کردن شاپور از شیرین و شبدیز

 

به حمله جان عالم را بسوزند

به ناوک چشم کوکب را بدوزند

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۶۷ - رفتن خسرو سوی قصر شیرین به بهانهٔ شکار

 

مَلک فرمود کآتش برفروزند

به من عنبر، به خرمن عود سوزند

نظامی
 

عطار » مختارنامه » باب چهل و هفتم: در معانیی كه تعلق به شمع دارد » شمارهٔ ۴۰

 

دانی تو که شمع را چرا افروزند

تا کشتنش و سوختنش آموزند

چون آتش سوزنده غیب است بسی

چیزی باید که دایمش میسوزند

عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۵۶ - از سر گرفتن قصّه

 

دو چشمت جادوان دلفروزند

که در آنجا مرا جان درتو دوزند

عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۵۷ - آگاهی یافتن خسرو از گل

 

ز نفت وهیزم آتش برفروزند

گل سیراب در آتش بسوزند

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۷۸ - در حق بینی و آداب بجای آوردن فرماید

 

برخورشید آیند و بسوزند

چو شمعی هر یکی رخ برفروزند

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۹۹ - در آگاهی دل در اسرارو از تقلید دور شدن فرماید

 

ازآن خورشید رویش برفروزند

بَرِ شمع وصال او بسوزند

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۴ - در صفت جان و دل دیدن محبوب گوید

 

چنانت آتش اینجا برفروزند

که خشک و تر در اینجاگه بسوزند

عطار
 

مجد همگر » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۳۹۱

 

آنانکه چهان کنند و مردم سوزند

پیوسته مبارک شب و فرخ روزند

زینست مگر که پادشاهان جهان

دون پروری از زمانه می آموزند

مجد همگر
 

سعدی » گلستان » باب هشتم در آداب صحبت » حکمت شمارهٔ ۱۰۱

 

فریدون گفت نقّاشان چین را

كه پیرامون خرگاهش بدوزند:

بدان را نیک دار ای مرد هشیار

كه نیكان خود بزرگ و نیک‌روزند

سعدی
 

سعدی » گلستان » باب دوم در اخلاق درویشان » حکایت شمارهٔ ۳۸

 

ترکِ دنیا به مردم آموزند

خویشتن سیم و غَلّه اندوزند

سعدی
 

همام تبریزی » مثنویات » شمارهٔ ۸ - در ستایش علمی که بدان مستفیذ می توان شد

 

علما شمع مجلس افروزند

خلق را علم و حکمت آموزند

همام تبریزی
 

اوحدی » منطق‌العشاق » بخش ۲۵ - خلاصهٔ سخن

 

به قدر حسن خوبان دلفروزند

چو خوبی بیش باشد، بیش سوزند

اوحدی
 
 
۱
۲