سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الثامن ذکرالسطان یستنزلالامان » بخش ۲ - اندر بدایت پادشاهی بهرامشاه
باز وقتی که جور و زور کند
دیدهٔ شیر گور کور کند
ادیب صابر » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۲۸
روی تو روایت همه از نور کند
حسن تو حکایت همه از حور کند
وصل تو مرا ز خویشتن دور کند
تا مشک مرا به رنگ کافور کند
سید حسن غزنوی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۷۱
این هفت اختر که باغ معمور کند
نقشی که کند از قلم نور کند
وین طرفه که نقششان به دل نزدیک ست
هر چند که نقش بندی از دور کند
حکیم نزاری » ادبنامه » باب هشتم - در نکوهش غرور و عجب و دروغ و شکر احسان خداوندگار به جای آوردن » بخش ۱
به کفران نعمت تصور کند
دماغش ز نخوت تهور کند
جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » دفتر اول » بخش ۲۹ - در بیان آنکه از خودی خود رستن و از عجب و ریا خلاص شدن جز در خدمت پیر صاحب تصرف دست ندهد
نور حق چون ز دل ظهور کند
ظلمت تن چه شر و شور کند
جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » دفتر اول » بخش ۱۷۵ - در بیان آنکه شرط صحبت آنست که همه اصحاب در معرض آن باشند که چون در یکدیگر عیبی بینند به قول یا فعل دفع آن بکنند
گر گذاریش دیده کور کند
ور کنی درد و رنج زور کند
سلیم تهرانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۴۷
ز خنده آب بقا را به تشنه شور کند
به زهر چشم، مگس را ز شهد دور کند
شکست کار دل من ازوست، کآینه را
خدا چو چشم بد از چهره ی تو دور کند!
به غیر باده ی گلگون ندیده ام هرگز
[...]
صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۵۲۸
خط شبرنگ چه با آن رخ پرنور کند؟
برق را ابر محال است که مستور کند
پیش آن کان ملاحت دهن خوبان چیست؟
در نمکزار، نمکدان چه قدر شور کند؟
ادب عشق مرا در حرم وصل گداخت
[...]
حزین لاهیجی » مثنویات » ودیعة البدیعه (حدیقهٔ ثانی) » بخش ۳۱
هر زمانی که آن خطور کند
سلب آسایش و سرورکند
ملکالشعرا بهار » منظومهها » کارنامهٔ زندان » بخش ۶۳ - در عقل و علم
عالمان را ز خود نفورکند
عاقلان را ز خویش دور کند