مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۱۲۹ - هدیه بردن عرب سبوی آب باران از میان بادیه سوی بغداد به امیرالمؤمنین بر پنداشت آنک آنجا هم قحط آبست
چیست آن کوزه تن محصور ما
اندرو آب حواس شور ما
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۱۱۲ - منازعت چهار کس جهت انگور کی هر یکی به نام دیگر فهم کرده بود آن را
هم سلیمان هست اندر دور ما
کو دهد صلح و نماند جور ما
سلیم تهرانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۵
عشق را در قید دارد پیکر رنجور ما
گشت زنجیر سلیمان، نقش پای مور ما
پوست تخت فقر ما را مسند آزادگی ست
پادشاه وقت خویشیم و جنون دستور ما
بر سر خوان محبت هر چه خواهی حاضر است
[...]
واعظ قزوینی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۷۰
سر بزینت کی فرود آرد تن رنجور ما؟
تن به سامان کی دهد هرگز، سر پرشور ما؟
برنمی خیزد ز نرمی از شکست ما صدا
هست این نعمت بجای کاسه فغفور ما
پیش ما سودای مجنون کی تواند شد سفید؟
[...]
واعظ قزوینی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۷۱
منزل کناره کرده، ز راه عبور ما
صحرا به تنگ آمده از دست شور ما
از بس نمانده است ز ما هیچ در میان
یاران کنند غیبت ما در حضور ما
اشکم بدیده از دل پرسوز چون رسد؟
[...]
بلند اقبال » دیوان اشعار » مثنویات » بخش سوم » بخش ۳۷ - در اسرار حکایت شمع و پروانه
آتشی سوزنده باشد نورما
دورش ار گردی بگرد از دور ما
بلند اقبال » دیوان اشعار » مثنویات » بخش سوم » بخش ۳۷ - در اسرار حکایت شمع و پروانه
توکجا وعاشقی با نورما
نیستی موسی میا درطور ما
صفی علیشاه » تفسیر منظوم قرآن کریم » ۶- سوره انعام » ۱۵- جذبه
هست این هم مستی ای از طور ما
اول و آخر ندارد دور ما
افسرالملوک عاملی » کوروش نامه » بخش ۳۴ - تحصیل اجازه خشایار از پدرش برای رفتن به شکار
پزشک و دبیر و چه گنجور ما
غلام و سوار و چه دستور ما