ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۳۶۹
گر قرب خدا میطلبی دلجو باش
وندر پس و پیش خلق نیکوگو باش
خواهی که چو صبح صادقالقول شوی
خورشید صفت با همه کس یک رو باش
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۲۷ - اندر باز آمدن دایه به نزدیک رامین به باغ
همیشه دادجوی و راست گو باش
همیشه نیک نام و نیک خو باش
خاقانی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۸۵
در طبع بهیمه سار مردم خو باش
با عادت دیوسان ملک نیرو باش
چون جان به نکو داشت بود با او باش
گر حال بد است کالبد را گو باش
عطار » هیلاج نامه » بخش ۵ - در مناقب حضرت امام حسن و امام حسین علیهما السلام
حقیقت ای دل اکنون پاک رو باش
ابا جانان تو در گفت و شنو باش
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۷۶ - در سؤال کردن کسی از منصور حلّاج در سرّ دوستی حق تعالی و جواب گفتن او با تمام فرماید
نه همچون او شو الّا همچو او باش
بطاعت کردن خوب و نکو باش
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۲ - تمامی اشیا از یک نور واحدند (ادامه)
در این منزل بتقوی راست رو باش
خموشی کن تو بی فریاد و او باش
اوحدالدین کرمانی » دیوان رباعیات » الباب الخامس: فی حسن العمل و ما یتضمّنه من المعانی ممّا اطلق علیه اسم الحسن » شمارهٔ ۳۶
گر قرب خدا می طلبی خوش خو باش
وندر حق جمله خلق نیکو گو باش
خواهی که چو صبح صادق القول شوی
خورشید صفت با همه کس یک رو باش
جامی » هفت اورنگ » سبحةالابرار » بخش ۵۸ - عقد هفدهم در توکل که اعتماد است بر کفیل ارزاق و تفویض امر به تدبیر وکیل علی الاطلاق عمت الاؤه و تقدست اسماؤه
در پناهندگیش یکرو باش
رو بتاب از همه و با او باش
جامی » هفت اورنگ » سبحةالابرار » بخش ۸۵ - عقد بیست و ششم در صدق که عبارت از آنست که ظاهر و باطن برابر بود و بلکه باطن از ظاهر خوبتر
یکدل و یکجهت و یکرو باش
وز دورویان جهان یکسو باش
امیرعلیشیر نوایی » دیوان اشعار فارسی » رباعیات » شمارهٔ ۳۳
خواهی که بدت رو ندهد خوشخو باش
با اهل دو کون یکدل و یکرو باش
هر سو که رود خلق تو دیگر سو باش
یعنی که مباش با کسی با او باش
وحشی بافقی » فرهاد و شیرین » بخش ۳۸ - در بیان وصل و هجران نکویان و رفتن شیرین به تماشای بیستون
چو آمد یار خوش بر روی اوباش
به رغم هر که خواهد باش گو باش
صفای اصفهانی » دیوان اشعار » مثنوی » بخش ۲۷ - فی المناجات
بپوشان چشم بد را و نکو باش
ز خود بگذر ز سر تا پای او باش
فرخی یزدی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۲۶۳
ای خامه راست رو حقیقت جو باش
با خوردن خون دل حقیقت گو باش
گر سر ببرندت ز حقیقت گوئی
با دشمن و دوست یک دل و یکرو باش